خیلی اتفاق افتاده بود که پیشِ اعضای خانواده، فامیل، مهمونها، همسایهها، رفقا، دراز بکشم؛ ولی هرگز پیش نیومده بود در حضور هیچ کودوم از شاگردهام یا والدینشون دراز بکشم. دیشب اما این اتفاق افتاد. علیِ دهساله، به همراهِ پدرش، و دخترخالهی یازدهسالهی علی، هر سه منزل من بودند. کمی که به بچهها زبان تدریس کردم، خسته شدم. چایی آوردم همگی بخوریم کمی خستگیمون در بره. علی با باباش و ملیکا، هر سه رفتند سمت آشپزخونه تا نبات و آبلیمو بیارن بریزن توی چاییشون. منم فرصت رو غنیمت شمردم و اول پاهامو دراز کردم، بعدشم کلا خودمو دراز کردم کفِ اتاق. نه پشتی و نه تشک. نه روانداز و نه
برچسب: حوادث
درود دوستان به این صفحه وارد شوید وبخوانید و نظر بدهید به نظرم جالب آمد. لینک خبر
دستهها
بیمه حوادث و اشخاص دومین پست
سلام حالتون خوبه خوشید سلامت هستید یا نه؟ خب چرا میزنید ببخشید دیر میگذارم این پست رو شرایطم مساعد نبود. اما بریم سر اصل مطلب امروز میخوام برم سر اصل مطلب و معرفی کنم مواردی که شرکتها و ادارات میتونن کارکنان و کارگران خودشون رو بیمه کنند. یه کم فکر کنید منظورم چیه؟ بله بیمه ی حوادث به این علت از این بخش شروع کردم که فکر کردم چون برای ما در طول زندگی ممکنه اتفاقات خاصی بیفته این شد که گفتم دو بیمه یکی بیمه ایران که البته توضیحش خیلی کلیست و متأسفانه توضیحات مبسوطشو پیدا نکردم و دیگری بیمه مرکزیست که این به شرایط ما نزدیکتر هست.