دسته‌ها
خاطره داستان و حکایت صحبت های خودمونی

ماهِ من، مهتاب. شماره 6.

پیشی. زمانی من یه گربه داشتم. یه گربه‌ی رنگی. چندتا رنگ رو با هم داشت و ترکیبش قشنگ بود. بهش می‌گفتم پیشی. نمی‌خواستم اسم روش بذارم. پیشی اتفاقی و به مرور اسمش شده بود. از بس که روی هوا اینطوری صداش کرده بودم. -عه اینجایی پیشی؟ چه طوری پیشی؟ بیا اینجا پیشی. . . . پیشی من حیوون عجیبی بود. گاهی خیال می‌کردم بیشتر از یه گربه سرش میشه. انگار زیادی می‌فهمید. زیادتر از همرده‌های گربه‌اش. گاهی پیش می‌اومد که به هر دلیلی تا مدتی اطرافش نبودم. مثلا می‌رفتم بیرون و یک شب از خونه غیبت داشتم. اون زمان خونه‌ام آپارتمان نبود. حیاط و پارکینگ و خونواده و من.
دسته‌ها
اجتماعی روانشناسی صحبت های خودمونی

پندآموز 4 : وقتی عصبانی هستی…

هم محله ای های خوبم سلام. حال و احوالتون چطوره؟خوبید؟خوشید؟سلامتید؟امیدوارم بگید عالی هستم. راستش می خواستم به تبعیت از پندآموزهای ترانه عزیزم این نوشته را با عنوان پندآموز 4 نامگذاری کنم اما فکر کردم شاید سلسله نوشته های این دوست عزیز رو به هم بریزه و ادبیات نوشتاری ما با هم یکی نباشه. اما من با همون هدف این پست رو می نویسم. چشمانش از حدقه بیرون زده بود. به تندی و بی هیچ اندیشه ای واژه ها را بدون هیچ ترتیب خاصی بر زبان می راند. فریاد می زد! نفرین می کرد و گاه نزدیک بود همگان را در سیلاب خشم آگین خود غرق سازد. انتظار همراهی داشت.
دسته‌ها
آموزش آموزش های رایگان مقاله ها

درس هفتم زیست شناسی : هورمون آدرنالین و دستگاه درون ریز

به نام خالق شگفتی های آفرینش سلام دوستان خوبین؟ امید که شاد و سرحال باشین و از اومدن به کلبه ی زیست شناسی محله لذت ببرین، من با ی تعداد از دوستان نشستم و توی این هوای سرد،نسکافه ی داغ ، نوش جان می کنیم و در مورد هیجانات زندگی صحبت میکنیم……صدای تلفنه…. فکر می کنم گوشی یکی از دوستان زنگ خورد…….” سلام،بله،بله،حتماً، چه خوب، پاسپورتم؟ بله آماده است ، متشکرم”. من و بقیه ی دوستان خودمون رو به نشنیدن میزنیم ولی لحظه به لحظه کنجکاوتر میشیم. می پرسم : دوست خوب چه خبر؟دوستمون میگه: هیچی! آقای عباسی مبصر کلاس میپرسن: هیچی؟ یعنی پاسپورت رو برای هیچی لازم دارین؟