بایگانی برچسب: s



دوست داشتنت بهانه ای برای لجبازی هایم-پارت 4

  بعد از ثبت اطلاعات و پیگیری شماره ای که باهاش باهام  تماس گرفته شده بود؛  رامتین تصمیم گرفت که برگردیم خونه. توی ماشین پر از سکوت بود و اصلا هم قصد شکستن این سکوت رو نداشتم ولی انگار رامتین … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان و حکایت | برچسب‌شده , , | 18 دیدگاه

دوست داشتنت بهانه ای برای لجبازی هایم-پارت 3

  حدود یک هفته بود که امتحاناتم شروع شده بود و من هم سخت مشغول درس خوندن و گذروندن امتحاناتم بودم. ساعت 4 بعد از ظهر بود و من هم خیلی خسته شده بودم چون حدود 6 ساعت میشد  که … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان و حکایت | برچسب‌شده , , | 19 دیدگاه