ورود به محله
تغییر اندازه ی متن
جستجوی قدرتمند محله
-
نوشتههای تازه
- تقویم گویای سال ۱۴۰۰ خورشیدی.
- قسمت دوازدهم اضافه شد. فصل دوم برنامه رادیویی داستان دستان، با موضوع تحلیل ردیف موسیقی ایرانی به طور تخصصی، کاری از رادیو گوشکن
- به روز رسانی. اطلاعیه برنامه های رادیو اینترنتی محله نابینایان مخصوص دانش آموزان به همراه آرشیو برنامه رادیویی زنگ مدرسه.
- بهروزرسانی کتابخانه دانشآموزی محله نابینایان با اضافه شدن چندین کتاب کمک درسی برای پایه یازدهم، یک کتاب برای پایه نهم و کتابهای پایه دهم رشته معارف اسلامی.
- نشریه جهان آزاد، شماره 14: سن 14 سالگی، سن طلایی.
بایگانی برچسب: s
عذرخواهی و یک تسلیت به هم محله ای عزیز، عزیزالله پژوهنده
سلام. خیلی ساده و بی پرده اومدم از یه هم محله ای عذرخواهی کنم. از یه هم محله ای به اسم عدسی. عدسی؟ بله عدسی. عزیزالله پژوهنده. چی شده؟ چرا عذرخواهی و اونم از عدسی؟ … ادامهی خواندن
منتشرشده در اطلاع رسانی, صحبت های خودمونی
برچسبشده تسلیت, تسلیت به عدسی, درگذشت همسر عدسی, درگذشت همسر عزیزالله پژوهنده, عدسی, عذرخواهی, عزیزالله, عزیزالله پژوهند
33 دیدگاه
نابینایان هرگز مجازی نیستند. دومین اردوی محله ی نابینایان در اصفهان خعلی خوش گذشت!
سلااااام سلام سلااااااام سلام سلام به تماااام اهالی محله ی باحال نابینایان بذارید بگم کل ماجرا چی شد و چه حااااالی کردیم ما! خب. تقریبا از یکی دو ماه پیش برنامه ریزی های ما برای تدارک یه اردوی یه روزه … ادامهی خواندن
منتشرشده در اجتماعی, اخبار, اطلاع رسانی, بازی, خاطره, رستوران محله نابینایان, صحبت های خودمونی, کودکان و نونهالان, گزارش
برچسبشده ابراهیم, اردوی با کیفیت نابینایان, اردوی دوم نابینایان در اصفهان, اردوی محله ی نابینایان, اردوی نابینایان, استقلال نابینایان, اکبر آقا و دوستان, پژوهنده, تدارکات زحمتکش, تولد گوش کن, تولد محله نابینایان, جشن تولد محله نابینایان, جلسه ی معارفه ی نابینایان, دوچرخه بازی نابینایان, دور همی نابینایان در نجفآباد, دومینو نابینایی, رسول, سالروز تولد محله نابینایان, شطرنج نابینایی, عدسی, گفت و شنود نابینایان, محمد کوچولو, مرتضی, منچ نابینایی, نابینایان حقیقی, نابینایان در باغ, نابینایان غیر مجازی, نابینایان مستقل در رفت و آمد, نون و پنیر و گردو, هندوانه ی شیرین
49 دیدگاه
بیایید داخل و عیدیهاتون را از عدسی بگیرید!
ضمن درود فراوان و عرض ادب! دوستانی که در این پست شرکت کرده اند بیایند تکلیف چگونگی دریافت عیدی خود را مشخص کنند… خب من دیشب داشتم خاطره ی پروازم را در ورد مینوشتم که در اثر بی احتیاطی خودم … ادامهی خواندن
باز هم زغال و چاه زغالی!
ضمن درود فراوان و عرض ادب! خوب بچه ها من دوباره آمدم با یه خاطره ی جدید از یه چاه زغالی جدید… حدود دو سال پیش یکی از دوستان گفت تو هنوز به چاه زغالی میری… گفتم آره و گفت … ادامهی خواندن
زندگی من از پنجشنبه جمعه هفته قبل 18 و 19 و پنجشنبه جمعه این هفته 25 و 26 آذر!
ضمن درود فراوان و عرض ادب! بچه ها من امروز متفاوت اومدم تا براتون وراجی کنم و کمی از شاخه ای به شاخه ای بپرم و بنویسم پنجشنبه هجدهم را از اداره مرخصی گرفتم و ساعت هفت صبح با چرخ … ادامهی خواندن
خاطره ی فرار از مدرسه!
ضمن درود فراوان و عرض ادب! خدمت دوستانی که هنوز در آلاچیق نشسته اند و منتظر شنیدن یکی دیگر از خاطرات شیطانی هستند: یاد آن روزها به خیر کلاس سوم راهنمایی بودیم از خوابگاه تا مدرسه راهنمایی شبانه حضرت قائم … ادامهی خواندن
خاطره ی شمال 91!
خب دوستان من دوباره اومدم با کپی یه خاطره ی دیگر که قبلا با موبایل نوشته ام… همانطور که همه میدانید من غیر از خاطره نویسی کار دیگری بلد نیستم… حالا هم این شما و این هم خاطره ای دیگر … ادامهی خواندن
برگی دیگر از دفتر خاطرات 93
ضمن درود فراوان و عرض ادب!، این هم یکی دیگر از شیطنتهای اردویی بنده که قبلا در گروهی گذاشته بودم برای دوستانی که نخوانده اند بخوانند! دوستان عزیز من دوباره آمدم با یک خاطره که برای خودم هم باور نکردنی … ادامهی خواندن
زندگینامۀ یک نابینا 1!
ضمن درود فراوان و عرض ادب! بنده تصمیم گرفتم دست از شیطنت بردارم و زندگی نامه ی یک نابینا را در چند قسمت برای دوستان تعریف کنم تا در آخر نتیجه گیری کنیم… سالها پیش کودکی پسر در خانواده ای … ادامهی خواندن
منتشرشده در اجتماعی, داستان و حکایت, صحبت های خودمونی
برچسبشده زندگینامۀ یک نابینا, زندگینامۀ یک نابینا قسمت اول, عدسی, قسمت اول
17 دیدگاه
فروردین 95 خوش گذرون محله!
ضمن درود فراوان و عرض ادب! من دوباره اومدم تا براتون تعریف کنم و آنقدر حرف بزنم و با حرفهایم سرتون را بخورم…، روز اول بعد از تحویل سال تا اومدیم کارهای باقی مانده ی خونه تکونی را بکنیم ظهر … ادامهی خواندن
منتشرشده در خاطره, کودکان و نونهالان
برچسبشده ایران ایر, حسینیه, خوشگذرانی, دید و بازدید, سفرنامه, عدسی, مریم و محمد, مسافرت, هادی و مهدی
53 دیدگاه
بد اخلاق یا خوش اخلاق؟ کدامیک موفقیت آمیز تر است؟!
ضمن درود فراوان و عرض ادب! خب دوستان من دوباره اومدم تا اتفاقاتی که امروز برایم افتاده است را برایتان تعریف کنم و با نظراتی که شما دوستان عزیز میدهید به مشورت بنشینم و نتیجه بگیرم که انسان بد اخلاق … ادامهی خواندن
منتشرشده در خاطره, صحبت های خودمونی
برچسبشده بد اخلاق یا خوش اخلاق, خاطرات عدسی, درد دل عدسی, عدسی, مشکلات عدسی هنگام خرید از مغازه
29 دیدگاه
برگی از آموخته ها و تجربیات عدسی!
ضمن درود فراوان و عرض ادب! خب دوباره خاطره نویس معروف و شلوغ آمد، حالا من به کمک شما دوستان نیاز دارم… هر روز زندگی من خاطره و تجربه است، حالا مانده ام که کدام خاطره را برای دوستان تعریف … ادامهی خواندن
از دیشب تا حالا بر من چه گذشت؟!
ضمن درود فراوان و عرض ادب! دیروز عصر به منزل مادر رفتم و متوجه شدم که حالش خوب نیست، گفتم: مادر جان بنشین تا با هم صحبت کنیم: جواب داد بغلم کن تا بنشینم، گفتم: مگر چی شده؟ و جواب … ادامهی خواندن
من به اردو میروم! عدسیبشاش!
ضمن درود فراوان و عرض ادب!خوب دوستان من دوباره اومدم: حالا به چند موضوع خنده دار توجه کنید: خرداد 92 که با پنج نفر از دوستان در روستا پایگاه دوستانه زدیم یکی از دوستان یک زیر پیراهن و یک ملافه … ادامهی خواندن
منتشرشده در داستان و حکایت, صحبت های خودمونی
برچسبشده اردو, اردو در باغ, اردو مجردی, اردوی نابینایان, باغ مجردی, خاطرات اردوی نابینایی, عدسی, عدسی شاد, مجردی, نابینا های پایه
28 دیدگاه