بایگانی برچسب: s



دلم گرفته بود، یه کتاب انگلیسی آوردم که حرف بزنم!

سلام بچه ها. خوبین؟ واااای مردم از گرما. آهان من چطورم؟؟ خب راستش اومدم اصلا همینو بگم! بچه ها سفر مشهدم رو رفتم، کوتاه بود ولی چسبید، خیلی هم چسبید. از حس سبک شدنی که با هر بار زیارت رفتن … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در English stuff, خاطره, صحبت های خودمونی, صوتی, کتاب, کتاب صوتی | برچسب‌شده , , , , , , , , , , , , , , | 52 دیدگاه

عقل یا احساس؟؟

یه خاطره ی تلخ و دور، یه شعر که تلخیش حالتو به هم بزنه، یه شونه واسه باریدن، یه کاغذ و قلم که هرچی دلت میخواد توش بنویسی و خودتو راحت کنی… همه ی اینا و کلی بهانه ی دیگه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در صحبت های خودمونی | برچسب‌شده , , , , , | 37 دیدگاه

دومین مقاله ی ارائه شده در همایش جامعۀ بینا، شهروند نابینا. بررسی فقهی و حقوقی شرط بینایی در قضاوت

دانلود فایل متنی مقاله با حجم هشتصد و بیست و دو کیلوبایت بررسی فقهی و حقوقی شرط بینایی در قضاوت میثم احمدی[1] زهرا مرزیه[2]   چکیده   بی‏‌تردید یکی از شغل‏های بسیار مهم در جامعه قضاوت است که اسلام به … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در اجتماعی, مذهبی, مقاله ها | برچسب‌شده , , , , , , , , , | 17 دیدگاه

سکوت

گاه پر می شوی از حرفهایی برای نگفتن !! آن زمان که نمی توانی حال و هوای دلت را وصف کنی!! نمی توانی از بغضت بگویی…! از صحنه هایی که رنجت داده با همان توصیف سخن بگویی!! نمی توانی و … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در صحبت های خودمونی | برچسب‌شده , | 20 دیدگاه

قضاوت نکردن

خوب یاد گرفته ایم ورانداز کردن همدیگر را یک خط کش این دستمان و یک ترازو آن دستمان اندازه می گیریم و وزن می کنیم ؛ آدم ها را رفتارشان را انتخاب هایشان را تصمیم هایشان را حتی قضا و … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در صحبت های خودمونی | برچسب‌شده , , | 28 دیدگاه

یلدا در مطب!

فقط میگم سلام تا سریع بریم سراغ ماجرا به اتفاق پارتنر ,یعنی دایی ,همان که تنها دو سال از ما بزرگتر است در مطب دکتر بهانتظار نوبتمان نشسته بودیم یله داده بودیم به صندلی و با کلی اعتماد به نفص, … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خاطره, داستان و حکایت, صحبت های خودمونی, طنز | برچسب‌شده , , , , , , | 36 دیدگاه

زود قضاوت کردن

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه…   من اولینبار که تو گوش کن مطلبی مینویسم موضوعی که در نظر گرفتم زود قضاوت کردنهتا حالا شده در مورده کسی مثلا دوستتونزود قضاوت کنید هالا ممکن در موردهش حرفی از دیگرون شنیده باشید مثلا شنیدید … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان و حکایت, صحبت های خودمونی | برچسب‌شده | 17 دیدگاه