سلامی بلورین به درخشندگی بلورهای یخ انتهای زمستون به عزیزان محله نابینایان. امید که برندههای خوشبخت مسابقه دوستانه زندگی باشید! برای شصت و چهارمین بار از طرف محله نابینایان عازم سفر به جهان آزاد هستیم. موضوع این سفر هم احتمالا واسه بسیاری از ما ناآشنا نیست. چه قدر پیش اومده که به نقش صدا در زندگیمون فکر کنیم؟ این عامل کارآمد که همه جای زندگی با ماست. مخصوصا واسه اون دسته از ما که نمیتونیم دنیای اطرافمونرو با نگاه درک و کشف کنیم، صدا نقشی تعیینکننده و مهم در تمامی ابعاد زندگی ایفا میکنه. در تمام بخشهای کوچک و بزرگ روزمرگیهای ما هست و کمک میکنه تفریح کنیم، موارد
برچسب: مردم
سلام خوبید؟ دلم خعلی واسه قدیما و رهایی تنگولیده. بدیش اینه که بلد نیستم هرچی تومه رو کلمه کنم. شایدم کلا همچین امکانی توی طبیعت کلا ذاتا نباشه و این نباشه که من نتونم. افکاری امثال مال من سخته گفتنش، نوشتنش، و حتی درک کردنش. بیخیل. اینم دومین ویژه پادکست یا ویژه برنامه ای که قولشو واسه دهه محرم از قبل داده بودم. آماده شد. البته مشغله های این روزام، بهم اجازه نمیدن زیاد درگیر باشم. رسیدن مسافر و مهمان از بیرون، دعوت چند جانبه از گروه های مختلف دوستان، آشنایان، اقوام و همسایگان به مجامع، محافل و اماکن مختلف، پروژه های فوق برنامه، و شغلم، همه و همه،
با سلام خدمت همه همراهان گرامی, گاهی اوقات برخی امور در ظاهر چندان مهم به نظر نمی رسد ولی در واقع و نفس امر, آن چنان مهم است که همه امور زندگی و ارتباط ما با دیگران را تحت تاثیر خود قرار می دهد. هر کدام از ما در زندگی فردی و اجتماعی و در هر موقعیتی که هستیم, در حد توان تلاش نموده ایم که شایسته باشیم و مهارتهای مختلف را در زندگی فردی و اجتماعی کسب کنیم و در نقشهای مختلفی که به فراخور موقعیتهای مختلف ایفا می کنیم, شایسته ظاهر شویم. آیا وقت آن نیست جامعه اعم از اجتماع, محیط کار و… توانمندی ما را به
با درود به هم محله ای های گرامی و بزرگوار، منم اومدم تو محلتون امیدوارم برای منم اینجا جا باشه و منو تو گروهتون بپذیرید. منم با اولین پستم اومدم یعنی تقریباً اولین چون یه بار خواستم پست بذارم تبدیل به کامنت شد، خوب بگذریم گذشته ها گذشته، هرگز به غصه خوردن، گذشته برنگشته. راستش این پست رو یه جوری بعضیا از من شنیدن. ولی خوب خواستم با یه خاطره ی کوچولو شروع کنم. دوستان ما ایرانی ها هیچوقت حالت اعتدال رو نگه نداشتیم. یعنی بعضیا یا از اینور بوم افتادن و بعضیا از اونور بوم. به قول وزیر مختار انگلیس که در زمان قاجار در ایران بودند می
سلام حالتون خوبه؟ خوشید؟ روزگار میگذره یا نه؟ ایشا الله به لطف خدای بزرگ خوب باشید و سلامت و غبار بیماری بر جسم و روح شما نباشه. خب بریم سر موضوع اصلی مون. قراری که با هم گذاشتیم چی بود … … …. بیمه بود دیگه ای بابا. دوستان خوب از اظهار تمایلتون نسبت به درج چنین پستهایی ممنونم. دوستان خوب همونطور که قبلاً هم گفتم سعیم در ارایه چنین پستی فقط و فقط اطلاع رسانی هست ولا غیر چون فکر میکنم ما در جامعه برای رسیدن به یک امنیت پایدار باید نسبت به خیلی از مطالب آگاه باشیم و سعی کنیم این آگاهیمونو به بقیه هم منتقل کنیم
اصلا سلام نمیکنم چون دیگه احساب سلام کردن ندارم! بابا چه قدر باید این مردمو تحمل کرد! چه قدر باید به عنوان یه فردی که یه کم میبینه یا نمیبینه یا چه میدونم میبینه یا یه ذره نمیبینه تحقیر بشیم؟ بابا ما مشکل بینایی داریم دیگه آخه چه مونه! بابا خواهشا یکی به حق قضاوت کنه! تو این سالای زندگیم دهنم به یکیشون باز نشده یه چیز ناجور بهشون بگم! حالا بگید من چه قدر باید پیش کسی که داره حتی دستمو گرفته راهنماییم میکنه تحقیر بشم؟ چرا یه احمق باید یه جوری با حالت اخم نیگاهم کنه بعدشم نیشخند بزنه؟ چه قدر باید از دست این آشغالا بکشم؟
سلام عصبانی بودم گفتم یه پست بزنم درد دل کنم. خوب اول از همه برم سر وقت مترو از همون اول ایستگاه که وارد میشی از پله ها میری پایین هر کی یه جور نگاهت میکنه میری کارت میزنی چندتا چه آدم عادی چه مأمور مترو میاد یه جور دستتو میگیره میکشه که انگار داره یه فلجو راه میبره میری منتظر قطار میمونی یه جوری نگاهت میکنن وقتی قطار میرسه طرف میخواد شوتت کنه تو قطار البته همه اینجوری نیستن یه عده ای به قول من خر و به قول داییم ابله حالا شما نمیبینید خیلی راحت گذشت میکنین ولی یکی مثل من که میبینه واقعا نمیتونه بریم سر