ميدونيد؟ راستياتش خيلي دلم گرفته. واسه همه مشكلاتي كه ما معلولين داريم. خصوصا قشر نابينا كه من يكيشون هستم. اينجا مينويسم و خوب حتما خيلي ها هم حرفامو ميخونند. چيزي كه الان مينويسم به خاطر اين نيست كه امروز دقيقا در اين لحظه نياز به پول داشته باشم بلكه از بچگي تو دلم بوده. خيلي حرف ها هست كه بايد مينوشتم و حتي هنوز هم دير نشده. ماهي را هر وقت از آب بگيري هم ليزه هم خيسه و هم تازهست. اگر توي صحبت هام از شهريه دانشگاه ميگم فكر نكنيد سنگ خودمو به سينه ميزنم. من خودم دارم توي دانشگاه دولتي روزانه ميخونم. پيش خودم ميگم چطور توي