سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامه این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! یک بار دیگه در یک نگاه دیگه به دیدنتون اومدیم تا گشت و گذارهای رنگارنگمون رو دوباره از سر بگیریم و از یافتن و آگاه شدن و همین طور از همراهی دوستان نگاه لذت ببریم، با این امید شیرین که ما هم موجبات لذت شما عزیزان باشیم. خلاصه اینکه، دوست و همراه عزیز! نگاه، همچنان با شماست و عاشق همراههای آشنا و صمیمیشه. تا این کلام طولانیتر نشده و حوصله
برچسب: پادکست
هممحلیها و رهگذران و خلاصه آشناهای محله از هر گروه و در هر جایی که هستید، سلام! امیدواریم که حال و هواتون هر روز بهتر از دیروز باشه! درسته که مخصوصا این روزها گاهی این چندان ساده نیست اما خاطرمون باشه که هیچ امر مشکلی محال نیست فقط مشکله. باز هم رسیدیم به نیمه مرداد و دیگه در لیست آشناهای محله کسی نیست که ندونه15مرداد در تقویم گوش کن چه روز خاصیه. اما واسه خاطر جمعی میگیم تا اگر کسی یادش رفته دوباره یادش بیاد. 15مرداد سالروز تولد گوش کنه. محلهای که فضاش، صفاش و هواش همه ما رو از هر جایی که بودیم و هستیم دور هم
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامه این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! یک بار دیگه در یک نگاه دیگه به دیدنتون اومدیم تا گشت و گذارهای رنگارنگمون رو دوباره از سر بگیریم و از یافتن و آگاه شدن و همین طور از همراهی دوستان نگاه لذت ببریم، با این امید شیرین که ما هم موجبات لذت شما عزیزان باشیم. خلاصه اینکه، دوست و همراه عزیز! نگاه، همچنان با شماست و عاشق همراههای آشنا و صمیمیشه. تا این کلام طولانیتر نشده و حوصله
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامه این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! بعد از یک غیبت کوچولوی دو ماهه باز هم به دیدن شما اومدیم تا گشت و گذارهامون در ستونهای رنگارنگ نگاه رو دوباره از سر بگیریم و این مژده رو هم به عزیزان همراه بدیم که این غیبت کوچولو هم در دیدارهای آینده جبران خواهد شد. خلاصه اینکه، دوست و همراه عزیز! نگاه، همچنان با شماست و عاشق همراههای آشنا و صمیمیشه. تا این کلام طولانیتر نشده و حوصله آشناهای
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامهی این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! ستون اول: قصه ها ستون دوم: انیمیشن. ستون سوم: مباحث روانشناسی ستون چهارم: برگی از گلستان سعدی ستون پنجم: داستانهای قرآنی ستون ششم: آشنایی با مشاغل ستون هفتم: کتابهای نوجوانان ستون هشتم: آشنایی با تکنولوژی ستون نهم: معرفی کتاب ستون دهم: سلامت و تندرستی ستون قصه باز همگاه سفری دیگه به دنیای قصههاست. دنیایی که همیشه، در هر سنی که باشیم، در هر کجای جادههای عمر، با طنینی از جنس
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامهی این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! ستون اول: قصه ها ستون دوم: انیمیشن. ستون سوم: مباحث روانشناسی ستون چهارم: برگی از گلستان سعدی ستون پنجم: داستانهای قرآنی ستون ششم: آشنایی با مشاغل ستون هفتم: کتابهای نوجوانان ستون هشتم: آشنایی با تکنولوژی ستون نهم: معرفی کتاب ستون قصه باز همگاه سفری دیگه به دنیای قصههاست. دنیایی که همیشه، در هر سنی که باشیم، در هر کجای جادههای عمر، با طنینی از جنس لطیف خیال ما رو صدا
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامهی این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! ستون اول: قصه ها ستون دوم: انیمیشن. ستون سوم: مباحث روانشناسی ستون چهارم: برگی از گلستان سعدی ستون پنجم: داستانهای قرآنی ستون ششم: آشنایی با مشاغل ستون هفتم: کتابهای نوجوانان ستون هشتم: آشنایی با تکنولوژی ستون نهم: معرفی کتاب ستون دهم: سلامت و تندرستی ستون قصه باز هم گاه سفری دیگه به دنیای قصههاست. دنیایی که همیشه، در هر
سلام به تمام عزیزان آشنا و آشناهای عزیز محلهی نابینایان. یلداتون سرشار از ستاره! در امتداد بلندترین شب سال همراه شما هستیم تا شورمون رو با شما خوبان به اشتراک بذاریم. باز هم یک مناسبت دیگه و طبق رسم دیرینهی محلهی نابینایان، یک هاتگوشکن دیگه با کلی آیتم رنگارنگ و داغ! همونطوری که قطعا همگی میدونید و میدونیم، شنبه 27 و دوشنبه 29 آذرماه 1400 شبهای یلداییِ هاتگوشکنِ محله بودن. هر کسی نبود جاش حسابی خالی! و اونهایی که بودید، امید که بهتون حسابی خوش گذشته باشه! کوتاهش کنیم. غرض از این پست، اولا تبریک و آرزوی روشنترین یلدا برای تک تک شما هممحلهایهاست، دوما چیدن آیتمهای یلداییِ هاتگوشکن
دوستان، همراهان، عزیزان محله و به خصوص عزیزان نگاه سلام! از خدای هستی بخش برای همگیتون دل های سرشار از مهر، دست هایی گرم و صمیمی، و نگاه هایی مملو از نور خواهانیم. از یک سال پیش تا امروز، هر ماه در این تاریخ دور هم جمع شدیم و به گلگشت های رنگارنگ در ستون های متعدد نگاه رفتیم و جای غایب ها خالی، خیلی خوش گذشت! امید که در گشت های بعدی تو هم با ما باشی دوست من! یک سال گذشت! به سرعت باد! و هر ماه برگی از دفتر پرنقش و نگار نگاه با دست های مشتاق همراهان ورق خورد. در سالی که گذشت نگاه
درست در مرکز تهران و خیابان کارگر شمالی، کافهای با نام باکارا وجود داره که یک تنه میتونه تمامی خاطرات خوب گذشته و کودکی شما رو براتون زنده کنه. شاید تا حالا به هر کافهای که رفتید، فضایی شیک و کمنور داشته و موسیقی مدرن و آرام در پسزمینه پخش شده؛ اما تو کافه باکارا همه چیز با دنیای شلوغ و ماشینی امروز که تو اون زندگی میکنیم، تفاوت داره. تو این کافه هنوز میشه جریان زندگی رو حس کرد و به تجربه آرامش گذشته رسید. همون آرامشی که شاید همه ما تو چهار دیواری خونه مادر بزرگمون جا گذاشتیم و دیگه نتونستیم اون رو در هیچ جای زندگی
سلام عرض میکنم خدمت همه ی دوستان عزیز. امیدوارم حالتون خوب باشه. با یه قسمت دیگه از پادکست طهرونگردی در خدمتتون هستم. تو این اپیزود باز هم با سامان عزیز رفتم یه کافه ی خوب و معروف دیگه کافه شمرون که البته وقتی اونجا صحبت کردیم متوجه شدیم اسم کافه به سینان تغییر کرده ولی چون توی اینترنت هنوز به کافه شمرون ثبت شده و بیشتر افراد هم به همون اسم میشناسند ما تحت عنوان کافه شمرون منتشر می کنیم. سایر جزئیات مثل آدرس دقیق و موقعیت مکانی درست برای افراد نابینا رو تو فایل گفتیم. مرسی از سامان بابت تدوین این فایل که البته به قول خودش یکم
یک سلام گرم به رنگ مانای مهر، به وسعت آبی مهتاب و به روشنای خورشید به تویی که دلت و گام هایت همراه با نگاه با ما سفر میکنند. دوباره ماییم و سفر به دنیای رنگارنگ نگاه و سیری شیرین در جاده های ناشناس تجربه و کشف و ماجرا. باز هم با ما همراه شو تا گرمای حضورت شادی بخش نگاهمان باشد. اکنون سالیست که تو، همراه آشنای نگاه! گام هایت رفیق جاده های این راه دراز شد و بودنت گرمای دل های ما. یک سال از آغاز نگاه گذشت! سالی سرشار از رفتن، رسیدن و دانستن! سالی سراسر تجربه و تلاش. سالی خوش برای نگاه! نگاه کوچک با
سلام به تمامی آشناهای محلهی نابینایان. از دورترین تا نزدیکترینشون، که همگی عزیز هستید و بسیار ارزشمند برای محله و برای همهی ما. در گذر از یکشنبهای دیگه که پایان بخش هات گوش کن بیست و یکم رو به دنبال خودش داره هستیم و نوبت به آیتمی دیگه رسیده که البته کمی با باقی موارد متفاوته. این آیتم یعنی چالش آکاپلا، داستانش کمی طولانیتر از باقی آیتمهاست. جریان اینه که چالش مورد بحث قرار بود در نوروز 1400 و در برنامهی هاتگوشکن نوروزی پخش بشه که به دلیل تراکم آیتمها، بخشی از این یکی ته چمدون جا موند و نوبت بهش نرسید. اما از اونجایی که آیتم مورد نظر
دوستان ما در محلهی نابینایان سلام. یکشنبه هست و نوبت یکی دیگه از آیتمهای هاتگوشکن مرداد 1400 و این بار نوبت کدوم یکیشه! شما تا حالا به پرواز فکر کردید؟ با هواپیما یا هر چیز دیگه که بشه باهاش از زمین جدا شد و لغزیدن در هوا رو احساس کرد! تصورش میتونه زیبا باشه. این هفته قراره شنونده و همراه یک تجربهی کاملا واقعی از این حس زیبا و بیتوصیف باشیم، که یکی از هممحلیهای خودمون یعنی خانم ارغوان حمسی رفت، در کنار استاد شیرازی نیای عزیز کسبش کرد و در یکی از شبهای3گانهی تولد گوشکن در مردادی که گذشت به ما و به گوشکن هدیه دادش. تجربهای شنیدنی
عزیزان محلهی نابینایان از ساکن گرفته تا عابر سلام. امید که قدمهای آغاز پاییز برای تک تکتون پیامآور زیباترین بهارها باشه. باز هم یکشنبه شد و نوبت رسید به قرارهای هاتگوشکنیِ ما با شما. تا به حال چندین آیتم از بخشهای متعدد هاتگوشکن مردادماه 1400 رو در یکشنبه هایی که گذشت به صورت جداگانه اینجا گذاشتیم تا علاقه مندانی که مایلن از شبهای تولد گوشکن یادگاریهای خاص داشته باشن، در صورت عدم تمایل یا عدم امکان مجبور به دانلود تمام برنامه نشن. امروز هم طبق قرار یکشنبه های پیش نوبت یکی دیگه از این بخشهاست. و این بار خوش به حال اونهایی که طرفدار شعر و متن و حسهای
یک سلام گرم به رنگ مانای مهر، به وسعت آبی مهتاب و به روشنای خورشید به تویی که دلت و گام هایت همراه با نگاه با ما سفر میکنند. دوباره ماییم و سفر به دنیای رنگارنگ نگاه و سیری شیرین در جاده های ناشناس تجربه و کشف و ماجرا. باز هم با ما همراه شو تا گرمای حضورت شادی بخش نگاهمان باشد. در ستون های نگاه می خوانیم: ستون اول: قصه ها ستون دوم: آشنایی با مشاغل ستون سوم: نوابغ کوچک ستون چهارم: مباحث روانشناسی ستون پنجم: معرفی کتاب ستون ششم: داستانهای قرآنی ستون هفتم: سلامت و تندرستی ستون هشتم: کتابهای نوجوانان وسعت هرچه بیشتر افق های نگاهت را
سلام به عزیزان همراه ما و محلهی نابینایان. همراهی همیشگی خداوند هستیبخش رو برای همگیتون خواهانیم. اونهایی که بیشتر از بقیه اهل نمایش هستن احتمالا الان خوشحال میشن. توضیح اینکه خاطرمون هست قرار شد هر یکشنبه یکی از آیتمهای هاتگوشکن مرداد 1400 رو در قالب یک پست داخل محله بذاریم تا اونهایی که آیتم خاصی از شبهای به یاد موندنی نیمه مرداد 1400 مورد نظرشونه بتونن به صورت جداگانه دانلودش کنن و امید که موجب رضایت خاطرشون بشه. امروز نوبت نمایش مافیاست. بخشی که اهل نمایش رو خوشحال کرد، مافیابازهای محله دوستش داشتن، و مثل تمام بخشهای دیگه، بهانه ای شد که یک دسته از بچه های محله دور
سلام به همراه های محله ی نابینایان که چه در داخل محله و چه در بیرون محله همراه ما هستید. دیدنیها به خصوص برای ماهایی که راه های متفاوتی برای دیدن داریم جذابترن. دلیلش هم خیلی چیزهاست. خلاصه گاهی پیش میاد که مواردی به شدت دیدن لازم دارن و ما به شدت مشتاقیم که ببینیم و درک کنیم و کمی سخته. یکی از این دیدنی ها باغ وحشه. مکانی پر از تصویر و ترسیم و صحنه هایی که به دیدنش می ارزه. باغ وحش یکی از اون جاهاییه که نمیشه با لمس درکش کرد و از طرفی هم نمیشه ندیدش. همراه های محله در این راه هم مثل بسیاری
سلامی گرم به تک تک شما عزیزان همراه با هات گوش کن و محله نابینایان. برای هر کدوم از بچه های نابینا خیلی پیش اومده که حس کنن به خاطر ندیدنشون نادیده گرفته میشن. زمانهایی که مثلا در موقعیتی کاملا مربوط به خودشون، به جای خودشون همراه بیناشون طرف خطاب واقع میشه. یا زمانی که با وجود برتری تواناییهاشون نسبت به یک بینا، ترجیح به انتخاب شخص بیناست و بسیاری زمانها شبیه این. مثل زمانهایی که با یک همراه بینا برای درمون به مطب دکتر مراجعه میکنیم، یا برای شرکت در مواردی از قبیل مصاحبه های استخدامی شانسمون رو امتحان میکنیم. متأسفانه از این موارد خیلی زیاد داریم
سلام به همراهان عزیز ما در محله نابینایان. در این ایام متفاوت، امید به فرداها و خاطرات دیروز بالهای پروازمون برای عبور از این روزها هستن. خاطراتی از جنس با هم و دور هم بودنهایی که فراموش نمیشن. به جرأت میتونم بگم تقریبا همه ی شما با شنیدن اسم دورهمی یک یادش به خیر بلند گفتید. امیدواریم که هرچه زودتر دورهمیهای حقیقی به جمعهامون برگردن! خب تا اون زمان خاطرات به دادمون میرسن. حرف دورهمی شد. اتفاقا داخل هاتگوشکن مرداد هم یک مورد از این خاطره ها داشتیم. یک دفتر خاطره از یک دورهمی مجدد کوچولو که با چندتا از بچه های محله توی سمیرم داشتیم. اگر یادت مونده