ورود به محله
تغییر اندازه ی متن
جستجوی قدرتمند محله
-
نوشتههای تازه
- دانلود جلسه دوم از دوره آموزشی شطرنج، با تدریس آقای علی صفیری، ویژه مخاطبین محله نابینایان.
- قسمت هجدهم اضافه شد. فصل دوم برنامه رادیویی داستان دستان، با موضوع تحلیل ردیف موسیقی ایرانی به طور تخصصی، کاری از رادیو گوشکن
- اسامی گروه 1 و 2 اضافه شد. پنجشنبه و جمعه، دوم و سوم اردیبهشت مرحله مقدماتی، ساعت 21:30، دوره دوم مسابقه ماه بهار.
- فایل قسمت اول اضافه شد. شنبه شبها، با پادکست زنده مافیا، از رادیو گوشکن همراه باشید.
- نشریه جهان آزاد، شماره 17: مروری بر وضعیت نابینایان و کمبینایان در آلمان
بایگانی برچسب: s
باز من مالیخولیاییم زد تو دروازه . اما اود شد . هوهو
دلم یه دنیا می خواد , بی آدم , بی آدم , بی آدم . کاش دنیا فقط یه پنجره بود . تا وقتی ازش خسته شدیم . پرده ها رو بندازیمو بیخیال طی کنیم . کاش زندگی مثل یک … ادامهی خواندن
دیشب خواب دیدم . خواب یک بشقاب را !
دیشب , خواب یک بشقاب را دیدیم درونش پر بود از سالاده الویه رویش را نمی دانم کدام کدبانویی تزیین کرده بود که نمیتوانستی چشم ازش برداری بح بح خیار شور ,تخم مرغ ,چیپسو کاهو هویجو زیتونو بقیه چیزها … ادامهی خواندن
منتشرشده در خاطره, داستان و حکایت, رستوران محله نابینایان, صحبت های خودمونی, طنز
برچسبشده خاطره, طنز, گرسنگی, یلدا نگار
81 دیدگاه
آخ جونمی عید امسال میریم هاوایی
بح بح , حالم چقدر خوبه هوا چه آرومه تا دیروز دیروزا حالم یه جوری خیلی خاص گند بوده سلام سلام سلام تا ,خوبین خوشین یا بهترین آیا بله بله بله بله عید همگی یه دو روزی زودتر مبارک دُم … ادامهی خواندن
منتشرشده در روانشناسی, صحبت های خودمونی, طنز
برچسبشده آتشفشان, دست نویس, سفر به جزیره ی قناری, عشق یا عاشق, یلدا نگار
27 دیدگاه
شیکو پیک یا گندیده؟
همگی سلام انتخابه سختی نیست کافیست اندکی اهل تامل باشید آنوقت به راحتی به این سوال می توانید پاسخ بدهید دوست دارید کرکس باشید یا فاخته خودم را دوست دارم هیچ کدام یا گزینه ی بعدی یا تا به … ادامهی خواندن
منتشرشده در خاطره, روانشناسی, صحبت های خودمونی, طنز
برچسبشده دست نویس, شیکو پیک, فاخته یا کرکس, گندیده و ژولیده, یلدا نگار
54 دیدگاه
یلدا در یک سه شنبه ی مگسی
(بیشتر…)
منتشرشده در خاطره, داستان و حکایت, صحبت های خودمونی, طنز
برچسبشده خاطره, دست نویس, دل پیچه, گوجه مثل شلیل, یلدا نگار
29 دیدگاه
یلدا در مطب!
فقط میگم سلام تا سریع بریم سراغ ماجرا به اتفاق پارتنر ,یعنی دایی ,همان که تنها دو سال از ما بزرگتر است در مطب دکتر بهانتظار نوبتمان نشسته بودیم یله داده بودیم به صندلی و با کلی اعتماد به نفص, … ادامهی خواندن
من یک مالیخولیای امیدوار هستم!
سلام به همه ی اونایی که دارن منو میخونن این پست کمی طولانیه -لطفا شکیبا باشید تا حالا شده فکر کنین یه ماشین لکنده ی مدل 57 شدین! مثلا از پایین به شیب تند زندگی نگاه کنید و بگید :نه … ادامهی خواندن
یلدا نقاش میشود!
سلام به همگی بعد عمری بنا به یک تصمیم کبری گفتیم آرشیو تکست هامونو یک سامونی بهش بدیم از بین همه ی خنزر پنزرا یکهو به صورت وحشتناکی ماهور شروع کرد به بلغور بعد یه تلاش چند صدم ثانیه … ادامهی خواندن
منتشرشده در روانشناسی, صحبت های خودمونی
برچسبشده سفید با خورده شیشه, سفید باشیم یا سیاه, سیاه به یک رنگی شب, یلدا نگار
57 دیدگاه