خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

ماجراهای من و آقای مسئول، بخش پنجم

درود. خب همونطور که میدونید ما در آستانه ی انتخابات قرار داریم. این شد که بلند شدم رفتم به انجمن نبینستان تا ببینم این انجمن چه برنامه ای برای انتخابات مجلس داره. طبق معمول وارد که شدم با آقای مسئول که هم اسمش و هم رسمش مسئوله رو به رو شدم. سلام آقای مسئول. سلام. بازم که شما اومدی. خب من عضو این انجمنم باید بیام دیگه! خب تو هر وقت میایی من باید چهار ستون بدنم بلرزه. ای بابا! مگه من چی کارت کردم آقای مسئول که این حرفو میزنی؟ هیچی. فقط هر دفعه که میایی اینجا و میری من بدبخت کلی باید خرج کنم. عجب! راستی حال