دستهها
در مدرسه؛ بخش دوم
اولین و مهمترین مشکلی که من در آغاز دوران معلولیتم با آن مواجه شدم، مدرسه و تحصیل بود. نه معلمان، نه دانشآموزان و نه هیچیک از کادر مدرسه نمیدانستند که با یک کمبینا یا نابینا چگونه برخورد کنند. هیچ کدام نمیدانستند یک دانشآموز معلول چه نیازهایی دارد و چه امکاناتی باید برای او فراهم شود. راستش را بخواهید، بیشتر شبیه یک موجود ناشناخته فضائی با من برخورد میشد تا یک دانشآموز دارای معلولیت! این موضوع، تحصیل را برای من که تا پیش از این دانشآموزی کوشا بودم تبدیل به کابوس کرد.بگذارید داستان را از اولش شروع کنم: چهارده ساله بودم که متوجه شدم دیگر نمیتوانم نوشتههای کتاب را بخوانم.