خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

پیچیدگی‌های اخلاق‌های خیابانی

مقدمه   میدانستم تمام نقشههایش برای یک چیز بود. پول. به محبت بچه خیابان نمیشود اتکا کرد و به شخصیتش نمیشود اعتماد. همانطور که کسی در زندگیش نتوانست به محبتهایی از طرف من اتکا کند یا به شخصیتم اطمینان داشته باشد و من نیز نتوانستم در زندگی‌ام بر محبت هیچ یک از خیابانیان اتکا کنم یا در هیچ کدامشان ذره‌ای اعتماد مشاهده. مثلا خودِ منی که در بچگیم به دور از اطلاع اعضای خانواده برای خرج مدرسه و خوشگذرانی‌هام دستفروشی میکردم، به خاطر پول یک نفر را تا عرش همراهی مینمودم و بعد که پولش را تصاحب میکردم، به زمین گرمش میزدم. زمین گشت و گشت و گشت و