دوستان، همراهان، عزیزان محله و به خصوص عزیزان نگاه سلام! از خدای هستی بخش برای همگیتون دل های سرشار از مهر، دست هایی گرم و صمیمی، و نگاه هایی مملو از نور خواهانیم. از یک سال پیش تا امروز، هر ماه در این تاریخ دور هم جمع شدیم و به گلگشت های رنگارنگ در ستون های متعدد نگاه رفتیم و جای غایب ها خالی، خیلی خوش گذشت! امید که در گشت های بعدی تو هم با ما باشی دوست من! یک سال گذشت! به سرعت باد! و هر ماه برگی از دفتر پرنقش و نگار نگاه با دست های مشتاق همراهان ورق خورد. در سالی که گذشت نگاه
Tag: امید بدویان
با سلام خدمت همه اهالی محله نابینایان. دوستانی که برنامه هاتگوشکن 15 مرداد به مناسبت دهمین سال تأسیس پایگاه محله نابینایان را دنبال کرده باشند، متوجه شده اند که در اواخر برنامه، خبر ساخت نرم افزاری اختصاصی برای وبسایت محله نابینایان منتشر شد. همانطور که می دانید، وبسایت گوشکن در این ده سال بسیار گسترده شده و منابع و امکانات گسترده ای دارد و اگرچه تمامی امکانات این پایگاه نسبتاً بزرگ از طریق آدرس اینترنتی “www.gooshkon.ir” در اختیار تمامی علاقه مندان قرار می گیرد، اما دسترسی بهینه به تمامی این امکانات نیازمند آگاهی کامل به بخش های مختلف و تاریخچه ای از این پایگاه می باشد. به همین خاطر
فکر می کنم اواخر آبان ماه 99 بود. من با خانم نسترن یاری که در زمینه تولید محتوا و مشاوره فعالیت در فضای مجازی همراه محله شدند جلسه داشتم. صحبتمون به مسیر خوبی رفت. از ایده های مختلف صحبت کردیم. من از نقاشی و رنگ گفتم و توضیح دادم که مدتهاست ذهنم درگیر این هست تا بتونیم از نقاشی های برجسته و مشهور تصوری پیدا کنیم. ما عاشق تصوریم. عاشق تجسم. عاشق اینکه بتونیم از نگاه یک نقاش وارد دنیای ذهن یک هنرمند بشیم. درک کنیم و از تماشای یک اثر هنری لذت ببریم. خیلی با اشتیاق حرف زدیم و در عین ناباوری خانم یاری گفت آقای صالحی؟ من
یک سلام گرم به رنگ مانای مهر، به وسعت آبی مهتاب و به روشنای خورشید به تویی که دلت و گام هایت همراه با نگاه با ما سفر میکنند. دوباره ماییم و سفر به دنیای رنگارنگ نگاه و سیری شیرین در جاده های ناشناس تجربه و کشف و ماجرا. باز هم با ما همراه شو تا گرمای حضورت شادی بخش نگاهمان باشد. در ستون های نگاه می خوانیم: ستون اول: قصه ها ستون دوم: آشنایی با مشاغل ستون سوم: نوابغ کوچک ستون چهارم: مباحث روانشناسی ستون پنجم: معرفی کتاب وسعت هرچه بیشتر افق های نگاهت را از خدای خاک و آسمان خواهانیم! همواره
یک سلام گرم به رنگ مانای مهر، به وسعت آبی مهتاب و به روشنای خورشید به تویی که دلت و گام هایت همراه با نگاه با ما سفر میکنند. دوباره ماییم و سفر به دنیای رنگارنگ نگاه و سیری شیرین در جاده های ناشناس تجربه و کشف و ماجرا. باز هم با ما همراه شو تا گرمای حضورت شادی بخش نگاهمان باشد. در ستون های نگاه می خوانیم: ستون اول: قصه ها ستون دوم: آشنایی با مشاغل ستون سوم: نوابغ کوچک ستون چهارم: مباحث روانشناسی ستون پنجم: معرفی کتاب وسعت هرچه بیشتر افق های نگاهت را از خدای خاک و آسمان خواهانیم! همواره
سلامی دوباره بر اهالی آشنای نگاه. باز هم ماهی دیگر و نگاهی دیگر به دنیای رنگارنگ نگاه. و باز هم گشتی دیگر در لا به لای سطرهای حس و آگاهی و تجربه. امیدواریم که در پایان این گشت, کوله باری از کامیابی و شور رهاورد راهتان باشد. در ستون های نگاه می خوانیم: ستون اول: قصه ها ستون دوم: آشنایی با مشاغل ستون سوم: نوابغ کوچک ستون چهارم: مباحث روانشناسی ستون پنجم: معرفی کتاب وسعت هرچه بیشتر افقهای نگاهت را از خدای خاک و آسمان خواهانیم! همواره راه پیش رویت هموار, گامهایت پایدار و بنای آرامشت تا همیشه برقرار!
سلام بر اهالی آشنای نگاه. در ماهی دیگر و در دومین شماره آمدهایم تا نگاهی دیگر داشته باشیم به قصهی دیدنها, شنیدنها و دانستنها, و گشتی بزنیم در باغ کودکیها و کودکانهها. امید که در این گشت و این نگاه کوله باری از شادکامی نصیبتان گردد. در ستون های نگاه می خوانیم: ستون اول: قصه ها. ستون دوم: آشنایی با مشاغل. ستون سوم: نوابغ کوچک. ستون چهارم: مباحث روانشناسی. وسعت هرچه بیشتر افقهای نگاهت را از خدای خاک و آسمان خواهانیم! همواره راه پیش رویت هموار, گامهایت پایدار و بنای آرامشت تا همیشه برقرار! ستون قصه قصهها رو دوست دارم. داستانها همیشه حرفهای
سلام بچه ها. خوبین؟ امیدوارم که توی این فصل هزار رنگ، و یا به تعبیر متولدین این فصل پادشاه فصل ها، حال دل همتون خوب باشه، و از زیبایی های زندگی لذت ببرین. خب! عنوان پست، بیانگر محتوای پست بود و فکر نمیکنم که توضیح اضافه ای لازم باشه. ولی، یه کوچولو توضیح میدم، که بفهمین که چی شد که این شد. من امروز، توی تیم تاک به بچه ها گفتم که میخوام اینجا کلاس سلفژ بذارم. علی کریمی ازم خواست، که راجع به سلفژ بهش اطلاعات بدم. اینجا بود، که امید بدویان، به سرعت اومد و جواب علی رو داد.، و گفت ۲۲ساله که پیانو میزنه. من ازش