خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

تجربیات من از انجام کار های فنی و راه اندازی خدمات کامپیوتری در تهران قسمت دوم:

سلام به شما هم محلی های عزیز. یکی از شب ها یکی تو مترو پیشنهاد داد: برو پیش بسیجی ها بگو بهت جا بدن. ما هم گفتیم عیبی نداره. رفتم و شرایطم را مطرح کردم. گفتن بشین تا شب بهت جا میدیم. ما هم نشستیم تا شب شد. بعد گفتن میخوایم ببریمت توی گرمخونه بمونی. وای خیلی وحشتناک بود. گفتم مرسی و من میرم هتل سری با یه تپسی از اونجا دور شدم. روز قرار با صاحب ملک رسید. رفتم و نشستیم صحبت شروع شد. گفت: خودتو معرفی کن. معرفی کردم. به صاحب کافینِت گفت: «شما تأییدش میکنی؟ فکر میکنی از پس کار ها بر میاد؟» مهدی گفت: چند