خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

بازم بارون,بازم کاه گلوبازم خاطرات,اینبار زمستون 1395 پرسه زنون نصف شبی زیر بارون در کوچه پس کوچه ها

توجه این پست 1 روز دیر تر از زمان واقعیش منتشر میشود سلام چطورین خوبین میزونید سر کیفین من خو,عجب امروز یهویی ها ای داشتم نمیدونم چی شد خدا خاست حال احساسی,عشقی چمیدونم قدیم ها به ما بده اینجوری بگم خدا هم پایه شد یهو ای الان که دارم این پست را مینویسم حدودا ساعت نزدیک 3 30 دقیقه صبح دو شنبه 27 دی هست این روزا خو یادتون هست که چقدر گرم شده بود انقدر که من داشتم افسرده میشدم از دیروز که یک شنبه بود هوا سرد شد حسابی روز گذشت تا این که شب شد هوا ابری و دل گیر و سرد بود شب تو خونه