سلااام حالتون خوبه امیدوارم که خوب باشه راستش پریروز که سیزده بدر بوده تولد علی اصغر هم بود از اونجایی که خودم و خیلیا پریروز خونه نبودیم و خلاصه دیدم جشن بزن بکوب اینجوری بی فایدست گفتم حالا شب که برگشتم زنگ آغاز جشن رو به صدا درمیارم ولی خب از اونجایی که پریروز حسابی خسته شده بودم و اومدم یه پست بنویسم وسطش خوابم برد و امروز که پست رو دیدم به قول یه نفر حسابی خرچنگ پلنگ شده بود از هر جمله چند کلمه رو نوشته بودم و چند کلمشم که دیگه نمیدونم کجاها رفته بود و من ننوشته بودم این شد که با دو روز تعخیر