خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطره بازی

سلااااااااااااااام! حال شماااااااااااااااااا! احوال شما! بابا یه پست غمگین گذاشتیمااااااااا همچین خعلی حال نکردم خودم هم با اون پست. همینجوری کلا زده بودم رادیو بیگانه. خخخخخخخ حالا خلاصه بی خیال امروز اومدم با کلی حرف و داستان. خب بچه های عزیز! یادم میاد زمانی که 6 سالم بود وارد مدرسه شدم. آخی اتفاقا دیشب داشتم خواب مدرسه ی آکسفورد ایران یعنی مجتمع نابینایان شهید محبی )(یا رضا پهلوی سابق) رو می دیدم. البته قبل از این که بخوام شروع کنم بهتر می دونم به شما بگم که من برعکس بچه های کوچولو که اصلا دوست نداشتند یا ندارند به مدرسه برن عاشق این بودم که برم مدرسه. نمی دونم