خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطرات نوروزی

هر سال نوروز برای ما بچه ها رنگ و بویِ دیگه ای داشت. از یه طرف مدارس تعطیل می شدن و آخ جون و از طرف دیگه دور هم بودن و بازی ها عیدی ها و کلی چیز دیگه. تو مناطق کُرد نشین مراسم های خیلی جذابی برای عید داریم که بدبختانه تو خیلی از شهر ها دیگه انجام نمیشن، ولی با کمال خوشبختی باید بگم این مراسم تو بوکان همچنان برگزار میشن هرچند کمرنگتر از قبل. همیشه بیستم تا بیست و سوم و چهارم فوقش، از مدرسه برمیگشتم خونه. قبل از هرچی می رفتیم روستا تا دوغ سیزده به دَر رو آماده کنیم. خونه ی پدربزرگم گاو نداشتن.