بخند ای غنچه ی زیبا، که دنیا با تو شیرینه – دلم شادیش و از حالا، تو چشمای تو میبینه – بخواب آروم و آسوده، خیالت جمع بیدارم – واسه آرامشت تا صبح، چشامو هم نمیذارم – لطیفی مثل برگ گل، نگاهت غرق خورشیده – ستاره عکس چشماشو، توی چشمای تو دیده – چه خوشحالم که تو هستی، چه شیرینتر شده دنیا – کنارت گرمتر میشه، تب عشق من و بابا – همه هستی به پای تو، عزیز ناز و دردونه – تو لبخند خدایی که، شدی مهمون این خونه………. دانلود تقدیمی امیر به آرمان
Tag: تبسم
h با سلام و عرض ادب به مخاطبان همیشگی محله نابینایان. سر انجام پس از 13 روز رأیگیری، اولین دوره جشنواره تبسم، تعیین برترین های سال محله به پایان رسید. جا داره تشکر کنم از کسانی که در نهایت اخلاق، در این نظرسنجی شرکت کردن و با رأی دادن به دوستان خودشون برترین پست ها یا بزرگترین رویداد های محله نابینایان در سال 94 رو انتخاب کردن. در صدد تولید یک ویژه برنامه برای مراسم اختتامیه و اعلام نتایج نهایی این جشنواره هستیم که یکشنبه شب 15 فروردین، در همین محله منتشر خواهد شد. پس پایان اولین دوره جشنواره تبسم رو اعلام می کنم با امید برگزاری هر چه
سلام بچه ها . میدونم که همه سرتون شولوغ پلوغه . ولی چه کنم تولد لبخندی( تبسم چلوی ) رععد بزرگه . تبسم عزیزم خداییش تو که این همه بی وقت نبودی خخخ ؟؟ آخه 1 فروردین روز بود که پا روی زمین گذاشتی ؟ سیصدو نود چهار روز کم بود که روز اول فروردین همه رو زا به راه کردی هههه اصلا حقته که 13 روز تعطیلی عیدو کار کنی و کلی مهمونداری خخخخ حداقل میذاشتی دوم فروردین ؛ وااای دخمل مگه نبینمت ههههه حالا رعععد بزرگ با این همه کار چه کنه ؟ بره مهمونی ؟ به مهمونا غذا بده یا تولد برات بگیره ؟ حالا که
نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش بحال روزگار، خوش بحال چشمه ها، خوش بحال دانه ها و سبزه ها. خوش بحال غنچه های نیمه باز. سلاا ااام به هم محلی های صمیمی و با صفای خودم. بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک. شاخه های شسته ؛ باران خورده. آسمان آبی و ابر سفید، برگ های سبز بید. عطر نرگس, رقص باد، نغمه شوق پرستوهای شاد. خلوت گرمِ کبوترهای مست. نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش به حال روزگار. واقعیت اینه که این محله، سهم انکار ناپذیری در ابعاد مختلف زندگی من داشته. تقدیر روزگار در سال 94 برای من اینطور رقم خورد تا یک روز بیام و
سلام به همه. آقااا، خانوووووم، بابا یوااااااش! چه خبرتونههههه! خب مگه چند ساله میوه شیرینی نخوردید آیا خخخ. بابا بذارید عرقتون خشک بشه لا اقل! گفتیم عروسیه نگفتیم رسیدگی به قحطی زده هااااست! حالا عروسی کیه آیا؟ کی؟ مجتبی؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ نه بابا مجتبی از این جرأتا نداره. عروسی کیه پس؟ چی؟ پرواااز؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ بابا کی آخه به این دکتر قلابی زن میده آخه! پس عروسی کیه؟ خب الآن میگم. عروسی امیر سرمدی. چی؟ بابا زن دوم کجا بوده آخه! بابا ولش کنید کشتیدش بچه ی مردمو! بابا یه دقیقه وایستید توضیح بدم خب! ببینید، امیر
سلاااااااام بر بچه محلای نازنین، فرشتگان روی زمین خخخ. واااااااای چه خبره امروز؟ چه روز مبارک و فرخنده ای هم هستااااااااا!!!! فکرشو بکنید، روز اول بهار باشه نوروز باستانی هم باشه، تولد دو تا از دوستان خوب و نازنینمون در محله هم باشه!!! چی میخواد بشه دیگه نمیدونم، من که زبونم از توصیف این همه مناسبت ارزشمند و عزیز قاصره. دوستان خوبم، اول از این فرصت استفاده کنم و سال جدید باستانی و آریایی مون رو که تولد طبیعت و میلاد دوباره زمین و همچنین تجدید شادابی و سرسبزی هست رو به شما و خانواده های محترم و عزیزتون تبریک و شاد باش عرض کنم و آرزوی سالی شاد