خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

رعد بارونی،ملقب به شانس الله تولدت مبارک دادا.

دیمبل دیشدن دیمبل دیشدن دیمبل دیشدن هالالالای لالای لالالای لای هالالالای لالای لالالای لای وخسین وخسین لباس گُلدار بپوشین تولد داداشیمه. به قول شاعر: پیرهن صورتی دل منو بردی، رفتی و منو غممو نخوردی پارسال از داداشیم اجازه خواستم براش تولد بزنم، صداشو بر سرم غُروند که نعععععععع، نیمیخوام بدنیا بیام. امسال بی اجازه و صاب سَلار میخوام براش تولد بیگیرم . نهایتش اینه که با عصاش میکوفه تو ملاجم دیگه. مام که عادت داریم . از بچگی هر چی این داداشی شیطونی میکرد مینداختن گردنی منی گردن شیکسته و کُتکاشو من میخوردم. اینم روش. میگم رعد! خره وخی بیا برامون از لحظه ی ورود به دنیا بوگو. بوگو