رعد بزرگ پر طمطراق و با طمانینه وارد کلاس درس املا میشه ؛اما طریقۀ عصا زدن درستو حسابیو بلد نیست . شاتلاق شوتولوق . اوه اوه عصا زدنش چه بد صداست . زیر چشمی همه رو برنداز میکنه و بعد . کلۀ طاسشو میخارونه و حضورو غیاب میکنه . رهایی میگه آق معلم خودتونو زحمت ندید طاهایی غایبه . به من گفت از رعد و کلاسش بدم میاد . ادا و اطوارشو دوست ندارم. پوریا علی پور هم رفته یک طباخی سر در محله زده چون طعم غذاهاش بدجوری زیر دندون بچه های محل رفته . و کارو کاسبیش گرفته . رعد بزرگ با طنین صدای گوشخراش به رها