خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دور همی, حال دیروز و امروز من,شما حالتون چطوره,

شلالالاااامی که خوبید بر بچ گوش کنیییییی,امیدوارم که خوب خوب خوب یعنی که حالتون فوق العاده باشه, هوم هوم من که زیاد نه,گویا آیا که خوب نیستم خب, بععععله یعنی میخوام بگم که کلا کلا کلا,دلم گرفته,دلیلشم نمیدونم که,هوم هوم,یکمی احساس میکنم روزام دیگه داره تکراری میشه,دلم یعنی که سفر میخواد شدید شدید,از نوع شر و شیطونش,از نوع بپر بپرش خخخخ, با این حال که هفته ای دو سه بار میرم بازار واسه خودم میچرخم و هرچی که دلم میخواد رو میخرم,اما بازم احساس میکنم اینم منو زیاد ارضا نمیکنه,الآن اونقد کیف,کفش,مانتو,شال,روسری و و و و و و اینا گرفتم که دیگه از هرچی اینا بیاری پیشم حالم به
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

ی حس

سلام. حالُ احوالتون چطور مطوره؟ خوبید؟ خوشید؟ دلتون برام تنگ شده بود؟! دلم براتون تنگ شده بود؟! ی حقیقتی رو بگم؟! بگو نگو! بابا بذار بگم دیگه! من وقتی دارم کارای ی پست تو محله رو برای انتشار انجام میدم خیلی خوش حالم! اینُ از ته دل بگم. حالا دیگه وقتشه برم سر اصل مطلب. راستی: دیدید تازگیا تو برنامه های مختلف تلویزیونی یا رادیویی یا… ادای احمد پور مخبرُ در میارن؟! و اما اصل مطلب: ی مدتیه بعضی وقتا ی دفعه ی حس خوشحالی پیدا میکنم! نمی دونم چه جوری توضیح بدم. مثلا همین الآن حالم طبیعیه, ی لحظه به یکی از اتفاقات معمولی که برام افتاده یا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

به قول آقای خادمی: پراکنده گویی

سلام دوستای خوبم. حالتون خوبه؟ چی کار میکنین؟ آخی!!!!!! راحت شدم!! ارتفاع میزمُ بیشتر کردم. آخه تا سه یا چهار هفته باید پام تو گچ باشه! به خاطر این فعلا به جای این که من برم جای لپتاپ که معمولا رو میز کامپیوتره لپتاپ با ی میز تیبل میت (تبلیغ نشه! اتفاغا به ما هم انداختن) اومدن پیش من. پام تو مدرسه بد جوری پیچ خوردُ رباتاش کشیده شد. این اتفاق مال چهار شنبه بود. آقا پدرم در اومد. راستی این بده که من آخر کلمه هایی که باید ِ یا ُ باشه از اعراب استفاده میکنم؟ مثلا: سجاد آریانفر بشه سجادِ آریانفر یا همه چیزای مثل این. این