خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

نامه ای به یک غریبه ی آشنا

سلام مجتبی. راستش مدتی بود تصمیم داشتم این مطالب رو بنویسم. فقط نمیدونستم ایمیلش کنم، پست بزنم یا اصلاً بیخیالش بشم. وقتی پست آخرت رو دیدم تصمیم گرفتم توی کامنتها بنویسم.منتها میدونم تو عادت داری بیشتر وقتا اوایل کامنتها رو بخونی و خیلی وقتها اون ته مها پیدات نمیشه. برای همین هم مجدداً تصمیم گرفتم پست بزنم. امیدوارم به دستت برسه. نمیدونم یادت هست یا نه. ولی آشنایی من و تو با دعوا شروع شد. پنج سال پیش، اوایل پاییز. وقتی در مورد زندگی ادامه داره ازت انتقاد کردم که چرا بهش اهمیت نمیدی و این حرفا. اون روز حتی حساب کاربری هم توی گوشکن نداشتم. ولی وقتی حساب