خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
شعر و دکلمه

پایان دلتنگی

واژه های دلتنگی من در نقاب پنجره ایست که سیاهی رهگذران را در سرپوش شباهنگام به تصویر می کشد جایی که احساسم همچو بوی باران تلخ و شیرین این دلتنگی را از میان ایوان تنهایی ام برای رخساری نام آشنا به ارمغان می گذارد و دل من با این حال شکسته محتاج دستان نوازشگریست تا با همراهی او به سوی دهکده ی عشق گام بردارد و من برای رهایی از دلتنگی گرما را از خورشید، روشنی را از ماه، و سبزی را از طبیعت قرض می گیرم و واژه های اشعارم را از حس گرم دستانت، روشنی نگاهت، و سبزی مهرت پر می کنم تا با آمدنت هوای سرد