خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اولین قهوه خانه گوش کن . بفرمایید از جون آدم بگیر تا شیر مرغ موجود هست

ساعت یک و نیم شب رو گذشته بود طویی سالن که حدود چهار سد متری اندازه داشت فقط سکوت و سکوت بود دیوارهایی با سنگ مرمر سفید از پایین تا بالا با کف کاملا هم خانی داشت ولی نواری سیاه از سنگهایی سیاه در پایین دیوار کف را از دیوارها جدا و مشخص می کرد میز و صندلیهایی که به ردیف از این سر سالن تا آن سر سالن به ترتیب چیده شده بود و صندلیهایی که فقط پشتی آنها از کنار میزها مشخص بود و رو میزی هایی با رنگ آبی روشن که با نخهایی سیاه و قرمز گل دوزی شده بود رویی میزها جلوه نمایی می کرد