خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یک قرار عاشقانه!

سلااام بچه هاا! میدونم همگی مثل من عالی هستین پس نمیپرسم خوبین. همین اول کار یه اعتراضی بکنم. این اصلا عادلانه نیست که عمو رضای من الآن توی سالن رودکی مشغول اجرای کنسرت باشه و من اینجا مشغول پست نوشتن. به هر حال چه میشه کرد! اما بذارین یه خاطره واستون بگم. من یه دوستی داشتم که از سال 89 تا 92 با هم بودیم. خیلی هم با هم صمیمی بودیم، اونقدر که نمیشه اینجا گفت و نوشت. فقط بدونین که همه به رابطه ی ما حسادت میکردن، این رو بارها از زبون خیلی از دوستام شنیده بودم: (فلانی خیلی با همه سرد و با غرور خاصی رفتار میکنه