دستهها
فقط حرف
بازم بهمن شد و بازم همون ماهی که حسابی دوستش دارم. نه به خاطر ماه تولدم. بیشتر به خاطر هواش البته نه هوای این روزا و تقریبا این سال ها. عجیب دلم واسه حدود 13 14 سال پیش وقتی بیجار بودم تنگ شده. چه روزای قشنگی داشتیم تو شهر قشنگ بیجار! چه قدر آزاد بودیم و چه قدر برف بود اون روزا! گاهی از ظهر روز قبل برف شروع می شد و گاهی هم اوایل شب و ما خودمونو برای فردای تعطیلش آماده می کردیم. گاهی هم می شد که خبری نمی شد و وقتی ما می خوابیدیم اون دونه های سفید و مهربون که این روزا تقریبا نایاب