خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

وقتی رعععد بزرگ ،کوچک بود خخخ

سلااام و سلوووم. بچه ها با روزه چه کار میکنید ؟ فک کنم دارید با خودتون میگید : خدا جونم مهمونیت خیلی طولانی شده. ما میخواییم زحمتو کم کنیم خخخ اما خدا میگه ی هفته دیگه بی برو برگشت مهمون خودم هستی . خب راست میگه . کمتر به فکر شکم باشید . مطمئن باشید زنده می مونید . تحمل کنید و نق نزنید و استفاده کنید . خب این پست به نیت خندیدن و تقویت روحیه روزه داران منتشر شده و هدفی جز بگو و بخند نداریم. بگو و بخند آزاده . اما توهین و دعوا و زیر سئوال بردن هم ممنوع . بچه ها وقتی رعععد بزرگ
دسته‌ها
روانشناسی

رعد و بیماری ام اس

یادمه سال 83 بود . زمستون بود . داشتم صبحانه میخوردم که متوجه شدم نمیتونم نونو بجووم . بلعیدن غذا هم برام سخت بود . فردا و دوباره فردا هم این مشکلو داشتم. آینه رو برداشتم . دهنمو باز کردم و نگاه کردم. مشکلی نبود . اما چرا ی بی حسی در صورتم حس میکردم. هر روز بیشتر از روز قبل . ی دفعه متوجه شدم که انگار داره ی خبرایی توی صورتم رخ میده . روبه روی آینه صحبت کردم و دیدم سمت راست صورتم بی حسه . یعنی انگار سکته کرده بودم و موقع حرف زدن لبم به یک طرف حرکت میکرد. رفتیم دکتر . سریع گفت
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

رعععععد بزرگ آرزو به دل مونده .

سلاااام. قبل از هر چیز بگم : پست من جنبه آموزش نبینی نداره . ولی تا دلتون بخواد میشه از توش تجربه درآورد . شکلک ما اینیم دیگه . اگه گوش دل داشته باشید ، از هر ی کلوووم رعععد صدتا حرف خخخ نه صدتا نکته باریکتر از موی خرس میکشید بیرون هههه از کجا شروع کنم ، خودمم نم دونم . اولندش که امروز کلی برگه تصحیح کردم ، دومندش بعد به اندازه ی 100 تا دلمه برگ پیچوندم و درس کردم خخ واقعاً 100 تا ، شوخی هم ندارم ، چون هم باید به همسایه میدادم و هم مادرو خواهرو زن داداشااام و هم برای فردای خودمون