خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

درد و دلهای امروز من!

سلام. نمیدانم الآن کجای این کره ی خاکی هستی، اصلا نمیدانم هرگز این نوشته را خواهی خواند یا نه. فقط امروز بعد از سالها، عجیب دلتنگت شدم و خواستم ساده و خودمانیتر از همیشه با تو حرف بزنم. آری! تو! تویی که شاید حتی نامی هم از من در خاطرت نباشد، اما تو همیشه با من بودی، درونم بودی. اگر بخواهم از سالهای بی تو بگویم که چگونه گذشت، بغضم را فرو میخورم، آه حسرتی میکشم و فقط میگویم… گذشت… میدانی؟ من در طول این سالها، طبق گفته ی تو، هر روز بزرگتر و پخته تر شدم. اما هرچه پخته تر شدم، بیشتر جای خالی ات را در لا