خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

به دنبال ف. قسمتِ پنجم

با سلام. تا به آنجا رسید صحبتِ ما که خانمم بِهِم میگفت, داوود جان, ما بچهمون خودتم میدونی که هُشیاره. و اگه این بابا بخواد بیاد اینجا و این مسخره بازیها را در بیاره, یا چرت بزنه یا سرش مثلِ شیره ای ها بیاد پایین, یا هِی بدنشو بخارونه, یا هِی وراجیِ الکی بِکُنِه آخه یعنی چی؟ راستی داوود حرفِ دود اومد پیش, موقعی که میگفت من یک مویِ گندیدۀ تو را به صدتا دود نمیدم منظورش چه دودی هست؟ گفتم برو ول کُن حالا گفت, نگاه کُن با این مسخره بازیهایی که این بوا در آورد چه چیزی را میتونی از من پنهون کنی؟ گفتمش باباجان, ایشان رفته
دسته‌ها
کتاب متنی

دانلود متن کتاب اتاق آبی از سهراب سپهری

با سلام خدمت همه گوش کنی های عزیز خوب هستید در سلامتی کامل به سر میبرید بر و بچولی های خانواده خوب هستند ما را نمیبینید خوش هستید کاسه آجیل های عیدتان دارند واسم چشمک میزنند اما حیف که روم نمیشه دست درازی کنم خوب اینم از احوال پرسی من واسه چی آمده بودم تو محله اصلأ کارم چیه اینجا بابا یکی نیست بگه شب عیدی برو دنبال کارت خوب من آمدم چون به یلدا قول دادم اگه کتابی پیدا کردم واسش بزارم الانم کتاب اتاق آبی از سهراب سپهری را پیدا کردم واسش چون شما نمیخواهید من رفتم خداحافظ. . . . . . . نه دیگه برنمیگردم