خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
شعر و دکلمه

شبیه باغ یخزده!

به شانه های سست باد، سخت تکیه داده ام و گریه های خویش را، به باد هدیه داده ام! پر از سکوت تلخم و اسیر بغض خاطره تمام خنده های خود، به زیر پا نهاده ام! میان این شب سیه، به زیر ضربه های درد شبیه مرده ای فقط، به خاک غم فتاده ام! خموش و سرد و ساکتم، شبیه باغ یخزده مسافری غریب و گنگ، اسیر بهت جاده ام! ز پشت خنجرم زدند و خنده بر لبانم است چقدر پیش دیو خصم، صبورم و چه ساده ام!