خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
شعر و دکلمه

سکوت

دل من غمگین است؛ غمی از جنس سکوت؛ و سکوتی بی رحم، که درین تنهایی، قلب پردرد مرا می فشُرَد. تو در آن دورترین مرز نگاه، بی خبر از من و از شکستنم؛ و در آن اوج و بلندای غرور، غافلی از دل پاکی که فرو رفته به دامان افق. دل من غمگین است؛ غمی از جنس سکوت؛ و سکوتی بی رحم، که درین تنهایی، قلب پردرد مرا می فشُرَد. سالها در طلبت؛ و تو از من خالی؛ لحظه ها همچون باد، میروند از پی هم؛ و من اینجا تنها، همچنان در راهم. راه، باریک و دراز؛ پای اّمید، دگر لرزان است. مرهمی را باید؛ که گذارم بر دل؛