در این داستان، با خواهر و برادر مهربانی به نام هنسل و گرتل آشنا میشویم. نامادری آنها از خرج زندگی بچهها شکایت میکند و پدرشان آنها را در جنگل میگذارد تا خودشان غذا و جای خواب پیدا کنند. آنها به دنبال غذا از خانه پیرزن بدجنسی سر در میآورند که جادوگری بیرحم است. تصویرهای برجسته و جدا از صفحههای کتاب، تماشای آنها را جالبتر کرده است. دیدن این نقاشیهای برجسته، به اندازه خواندن خود داستان، جذاب و سرگرمکننده است. انتشارات قدیانی کتاب گویایی که در دسترس شما قرار گرفته در آموزشگاه شهید احمد سامانی، آموزش و پرورش استثنایی استان اصفهان تهیه گردیده است. شناسنامه ی کتاب هِنسِل و گِرِتِل
Tag: شهید احمد سامانی
هفته پیش مدیر آموزشگاه نابینایان شهید احمد سامانی, به مناسبت بیستو سه ی مهرماه, به تمام کارمندان مدرسه, هدیه داد. یکی از آن بلندگو های همراه حافظه خوان نسیب من شد که نمونه اش را قبلاً در یک حرکت انتحاری به علت اُوِر شارژ سوزانده بودم. اُوِر شارژ یک چیزایی توی مایه های اُوِر دوز میمونه. منظور شارژ زیاده. شارژ بیش از حد. افتاد یا بازم بگم؟! دست آقای جباری درد نکنه که فکرش اینقدر خوب کار میکنه و مثل مسولین بهزیستی نیست که به نابینا ها مداد رنگی یا میوه خوری یا کیف های عهد اتیق بنجل توی انبار مونده رو به اسم هدیه بهت بندازند با هزارتا