خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
ویژه نابینایان

زنگ املا (1)

سخن آغازین به نام خدا گرم‌ترین سلامها تقدیم به شما خوبان ساکن محله نابینایان. امید که در هر زمان و مکانی که این متن را مطالعه می‌کنید در کمال صحت و سلامت باشید. یکی از مسائلی که بسیاری افراد به خصوص دوستان نابینا با آن دست به گریبانند مسأله ضعف املاست. دوستانی در همین محله، پستهایی منتشر نموده و برای حل این مشکل تلاشهایی کرده‌اند که شایسته تقدیر است. اما گویا این مشکل همچنان باقیست! چندی پیش برخی دوستان از این کمترین خواستند تا با وجود تلاشهای یاد شده،  پستهایی در این زمینه منتشر کنم. من نیز تصمیم گرفتم پای در این عرصه بگذارم. امید که مفید واقع شود!
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

بیست و سومین جلسه غلط ننویسیم

امروز همه چی متفاوت با کلاسای دیگس بچه ها . شما ها باید درس بدید . امروز روزیه که رعععد بزرگ میشینه و نوبت شماس که کلاسو بگردونید. حرف امروز ض هست . بشینید فک کنید که چی باید بگید؟ . منم هوس کردم که بیام بشینم پیش شما . سعید درفشیان برو پای تخته بگو آنچه که باید بگی . سعید اخماشو میبره توی هم و با جدیت میگه : در مدیریتی که مسئولیتها بر اساس رابطه و نه *ضابطه باشد ، جای آسایش نیست من قانونو اعمال میکنم رعد بزرگ . مجیو و موجی هم برام فرقی ندارن. قانون ، قانونه و اگر …و اما نداره .
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

بیست و دومین جلسه غلط ننویسیم

رعععد بزرگ به سان *صاعقه ای سهمگین به سمت کلاس غلط ننویسیم میره و قصد داره با صدای خشن و هولناکش که دست کمی از *صیحه ی فرشتگان شب اول قبر نداره به نبینا بفهمونه که غلط بی غلط خخخ رعععد عصا به دست به سمت کلاس میره . همه جا ساکته و هیچ صدایی از کلاس نمیاد . یعنی چی شده ؟؟ تنها صدای عصاشو میشنوه . سرشو میبره توی کلاس اممما فقط ی نفر نشسته اونم *صد سال تنهایی . رعععد میگه صد سااااله بقیه کجا رفتن ؟ صد ساله میزنه زیر آواز و به رعععد میگه : “صنار بده آش به همین خیال باش “”. ”