خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دل نوشته ای تقدیم به عزیز سفر کرده ام

سلام به شما دوستان خوب محله مدت زیادی بود اینجا فعالیتی نداشتم. نمیدونم چی شد که امشب تصمیم گرفتم دلنوشته ای رو براتون بذارم که تقدیم میکنم به دوست و خواهر عزیزم که به تازگی خبر سفرش بد جور حالم رو دگرگون کرده. دوست همنوعی که حدود بیست سال با من بود و اکنون سه روزه که زیر خربارها خاک آرام و بی صدا خوابیده. پرنده با بال های خونین بر سر تکدرخت به دار آویخته شد. آسمان گریست, دریا توفید و زمان نالید. آه از سینه ی تبدار پرنده گریخت و در غروب چشمانش افسرد. زمان از حرکت ایستاد, ساحل موج را بی رحمانه از خود راند و