خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

یه کم معرفت بد نیستها

سلام. چه طورید؟ من که خیلی خوب نیستم. چرا؟ خب معلومه دیگه. از بیمعرفتیهای شما. کدوم بیمعرفتی؟ چی؟ اصلً من کیَم؟ من یه شاخه ی گلم. چه گلی؟ چه فرقی میکنه. مگه دیگه براتون مهم هم هستم؟ بابا این چه زندگیه که برای ما راه انداختید؟ هر سال این موقع بازار ماها داغ بود. چی؟ مگه هر سال این موقع چه خَبَره؟ خب بی احساسا امروز روز وَلِن تایمه. بله. ما هر سال این موقعها بازارمون سکه بود. ولی حالا چی؟ بابا اصلً ببینم شما جوونهای امروز عشق و این چیزها رو درست و حسابی میفهمید؟ بابا دیده شده که دوستان خانممون کمتر از طلا و دوستان آقامون کمتر