خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
هات گوش کن

هات گوش کن: شماره 15: 8 سالگی محله نابینایان

شاید حدود دو ماه پیش بود که گفتیم: -تولد گوش‌کن نزدیکه، باید کم کم آماده بشیم. یکی از اون وسط گفت: -کو تا دو ماه دیگه! سعید گفت: -زمان زیادی نیست، چشم به هم بزنی رفته. میرهادی گفت: -از کجا شروع کنیم؟ علی گفت: -نمی دونم، بگید تا بریم. بهنام گفت: -امسال حسابی کار می‌بره. شهاب گفت: -کمک خواستید، من هستم. سعید گفت: -من هم همین طور. میلاد گفت: -روی تمام زمان‌های آزادم حساب کن و هرچی ازم بر میاد بهم بگو، من هستم. فاطمه گفت: -مواد لازم واسه تهیه یک جشن تولد هات‌گوش‌کنیه عالی! زمان به مقدار کافی، باقیش رو شماها بگید، فقط بجنبید که دیر نکنیم. علی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

معلمی فداکار

سلام دوستان هممحله ای امیدوارم حالتون خوب باشه. اگرچه در اواخر هفته ی معلم قرار داریم من امروز در این پست قصد دارم از فداکاری یک معلم برای شما حرف بزنم. علی بهاری معلمی با 24 سال سابقه ی معلمی متوجه میشود که حال یکی از دانشآموزانش روز به روز بدتر میشود، رنگ چشمانش روز به روز زرد میشود و شکمش روز به روز بزرگتر میشود و از حالت عادی خارج میشود. وقتی با والدین او تماس میگیرد متوجه میشود که او بیمار است و خانواده بدلیل نداشتن تمکن مالی نمیتوانند نسبت بدرمان او اقدام کنند. این معلم فداکار او را با هزینه ی شخصی خود نزد پزشک متخصص