خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
هات گوش کن

هات گوش کن: شماره 25: نوروز 1403

سلامی به تمام رنگ‌های شاد هستی، به صمیمیت وجود و به گرمای دل‌های صاف شما به تمامی عزیزان محله نابینایان. امید که آغاز این بهار، سرآغاز شادترین کامیابی‌ها برای تک‌تک شما باشه! بهار 1403 به یاران بهار مبارک! بار دیگه این داستان پرتکرار اما زیبادر تکراره.  یک سال دیگه هم گذشت. سال 1402 رفت و تمامی گذشته‌رو با تمام تلخ و شیرینش همراه خودش برد. سال کهنه رفت و طبق روال دیرپای همیشه، حالا فقط یک دفتر خاطرات ازش باقی مونده. تمام روزها و لحظه‌هایی که پشت سر گذاشتیم همه در این دفتر جا گرفتن و در قالب کلی تجربه‌های رنگارنگ در خاطراتمون موندگار شدن، تا از مرور خوب‌هاش
دسته‌ها
اخبار و اطلاعیه

هات گوش کن با افتخار تقدیم میکند: 27 و 28 اسفند، از ساعت 19:30؛ در محفل بهاری محله نابینایان همراه ما باش!

سلامی سبز به تمامی دوستان و دوستداران محله نابینایان. امید که با تمام وجودتون در تب و تاب رسیدن به بهار باشید!   این پست در واقع دعوتنامه‌ایه برای تو، یار همیشه همراه ما و محله. بعد از توقفی یک ساله که به دلایل متعدد در مناسبت‌های مختلف تداوم پیدا کرد، دوباره برگشتیم تا یک بار دیگه به بهانه رسیدن بهار دور هم جمع بشیم و تولد دوباره طبیعت‌رو در کنار هم جشن بگیریم. درسته. هات‌گوش‌کن محله نابینایان قراره در یک بزم نوروزی دیگه همراه لحظه‌های عزیزانش باشه. سال 1402 که دیگه چندان ازش باقی نمونده، به دلایلی از قبیل تلاقی مناسبت‌ها با عزاداری‌های دینی بدون هات‌گوش‌کن گذشت و
دسته‌ها
هات گوش کن

هات گوش کن: شماره 24: نوروز 1402

سلام بر عید. سلام بر بهار. و سلام بر تویی که تجلی خدا بر خاکی!   امید که نوروز امسال، آغازی نو در دفتر عمر عزیزت باشه!   عید 1402 بر همگی شما مبارک!   سال کهنه هم با تمام قصه‌های تلخ و شیرینش رفت و تموم شد، و حالا دیگه ازش فقط یک دفتر خاطره باقی مونده، و البته یک دسته یادگاری رنگارنگ.   طبق روال هر سال و هر مناسبت، این بار هم نوروز بهانه‌ای شد برای دور‌همی بچه‌های محله در یکی دیگه از هات‌گوش‌کن‌های آشنای محله نابینایان، که قدم حاضران به روی چشم و جای غایب‌ها خالی، خیلی خوش گذشت! ماجرایی بود بزم نوروز این بار
دسته‌ها
1401 اخبار و اطلاعیه

محله نابینایان تقدیم میکند: هات گوش کن، به مناسبت نوروز 1402، 27 و 28 اسفند، از ساعت 18! در انتظار حضور گرم شما عزیزان هستیم

سلامی به تمام رنگ‌های شاد شکوفه‌های بهاری که تا آمدنش راهی نیست. امید که هوای قلب‌هاتون پر از عطر، آسمان وجودتون پر از نور، و حال دل‌هاتون عالی باشه! بی‌مقدمه به اصل مطلب بپردازیم! این پست یه کارت دعوته. برای تمامی شما، از اعضای جدید و قدیمی محله گرفته تا میهمانان و عابران و ناظرانی که هرچند یک بار از اینجا گذری می‌کنن یا خبری از حال و هوای محله میگیرن. محله نابینایان همگی شما‌رو در هر جا که هستید به بزم عیدانه آغاز بهار سال 1402 دعوت می‌کنه! برای اون دسته از عزیزانی که شاید کمتر از ماجرا آگاه باشن بگیم که این یک رسم قدیمی در محله
دسته‌ها
هات گوش کن

هات گوش کن: شماره 23: نوروز 1401

عزیزان همراه، همراهان عزیز، یاران محله نابینایان! سلام! آغاز سال جدید، قرن جدید، و بهار جدید مبارک! امید که برای تک‌تک شما، در هر کجا که هستید، این آغازهای سه‌گانه ورود به عزیزترین لحظات تمام عمرتون رو به ارمغان آورده باشن! و در این گذر فرخنده از این دروازه‌های هزاران  رنگ، محله ما هم مثل همه جاهای دیگه سرشار از رنگ و صدا بود. جای غایب‌ها خالی، قیامتی بود در بزم هات‌گوش‌کنی محله! آیتم‌های دستساز عوامل و اعضای محله اونقدر متنوع بودن که به زحمت داخل دوتا شب پشت سر هم جا شدن و هنوز گفتنی بسیار بود که این دفتر به ناچار باید بسته می‌شد و باقی حکایات
دسته‌ها
کتاب صوتی

تقویم گویای سال 1401 هجری شمسی به همراه یک عیدانه.

با عرض سلام خدمت شما عزیزان، تمامی دوستان و خوانندگان این سایت و اعضای محترم کتابخانه عمومی گویای اصفهان. پیشا پیش نوروز باستانی 1401 و آغاز هزاره پانزدهم هجری خورشیدی را خدمت یکایکتان تبریک و شادباش عرض می کنم. خوشحالیم که با تلاش و همکاری دوستان و حمایت های اعضا در کتابخانه عمومی گویای اصفهان برای چهارمین سال پی در پی، توانستیم تقویم گویا را تولید و خدمتتان ارائه نماییم. این تقویم شامل 13 پوشه به ترتیب ماه های سال و یک پوشه اضافی جهت ضمایم میباشد. در هر پوشه به تعداد روز های هر ماه یک فایل صوتی وجود دارد که تاریخ و اطلاعات مربوط به آن روز
دسته‌ها
کامپیوتر

از هر دری سخنی سری جدید بخش 3. این داستان: ساخت دی وی دی از انواع فایلهای تصویری

سلام رفقا آقایون خانما، اول از همه عید‌تون مبارک. چه عیدی؟ عید عصای سفید دیگه نمی دونی مگه؟ واقعا روز 15 اکتبر یا 23 مهر واسه ما نابیناها عیده، هیچ حرفیم توش نیست. خب، حالا تو عیدی چی آوردی واسه‌مون؟ ای! یه چیزکی آوردم که الساعه تقدیم می‌کنم. بدو وقت نداریم، بدو بعدشم بزن به چاک. چشم! نزن، نزن الآن ردیف می کنم. بعدشم می‌رم پی کارم. خب بچه ها، تا حالا پیش اومده که بخواین یه سری فایلای تصویریو بزنین رو یه DVD خام؟ اگه فرمت فایلای تصویری در هم و متفاوت باشه چی کار می‌کنین؟ خب، همش راه داره. آموزشو گوش کنین واسه‌تون گفتم. فقط مواد لازمو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یادداشت امروز

اوایل عید چند روزی بود بیخودی یه چی سر معده ام گیر می کرد. درد زیادی نداشت ولی اذیت می کرد. دقیقا بخش دیافراگ. هرچی حتی آب یا چایی یا هوا هم که فورو می دادم پایین، یه لحظه گیر می کرد سر معده ام و بعد رد می شد. خیلی نگران شدم. سرطان معده؟ زخم معده؟ بیماری های گوارشی؟ چی؟ یعنی چی میتونه باشه؟ شاید پرخوری؟ یعنی چی آیا؟ دوستام که فهمیدند اینطور شدم، اصرار کردند که ببرندم دکتر و زدیم بیرون که مثلا دکتر بریم. خخخ! بیرون زدن ما همان و گشت زدن های بی هدف و باری به هر جهتمان هم همان! هیچی دیگه. هرجا بگی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

وااااای که چقدر دلتنگتون بودم!

سلاااام بچه ها! چطورین؟ خوبین؟ چه خبرا؟ عید خوش گذشت؟ واسه من که یکی از بهترین عیدای زندگیم بود، عااالی بود! کلی اتفاقات خوب، از دیدن مجدد اقوامی که قبلا خیلی با هم صمیمی بودیم و به مرور زمان رفت و آمدمون کم و کمتر و به تدریج قطع شده بود گرفته، تا بهبودی حال یکی از اقوام که به حدی حالش بد بود که کسی به بهبودیش امید نداشت، اما 2 3 روز به تحویل سال به تدریج حالش رو به بهبودی رفت، تا جایی که کل دید و بازدید عیدش رو خودش با پای خودش انجام داد! اما چه خبر از سفر؟؟ خوب ما توی عید اصولا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سال نو همه شما مبااااااااااااارک ماجرای من و رسمی شدن ساعت

سلاااااااااااااااااوااااااااام خدمت همه شما هم محله ای های عزیز و گرامی خوبید؟ خوشید؟ کیفا کوکه؟خخخ  خوب خوب من امروز اومدم تا ماجرای خودم با رسمی شدن ساعت رو بگم خوب بریم خوب من دیشب مثل همیشه رفتم در تختم خوابیدم  ساعت 1 شب خخخ همه خواب بودن فقط من بیدار بودم حالا امروز صبح ساعت رو نگاه کردم پاورقی ساعت گویای که تو دستم بود پایان پاورقی ساعت 10 و 30 دقیقه خوب این از ساعت اما یک چیز جالب این بود که خندوانه هم داشت پخش میشد من یک لحظه فکر کردم وا چی شده؟ چرا الآن این موقع خندوانه مگه میشه؟ در تعجبی بودم که فکر کردم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

امسال، عید، من، …!

سلام بچه ها! نه آقاجون کتاب ندارم مطلب جدید ندارم شعر و متن و خلاصه هیچ چیز به درد خوری ندارم. هیچ چی اومدم پر حرفی فقط پر حرفی و دیگه هیچ و هیچ. گفتم از همون اولش زودی بگم که نشینی بخونی بعدش ببینی تهش چیزی نبود بیایی فحشم بدی! این روز ها همه گرد و خاکیه خونه تکونی و عیدیم! عجب داستانیه این نیمه سوم اسفند ماه هرچی پرواز می کنی کار تمومی نداره. من هم این روز ها می پرم و نمی رسم. این حس و حال رو خیلی دوست دارم. زندگی انگار همه جا و همه جا هست و شبیه آبشاری که با فشار جریان
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یادداشت هفده اسفند 95

هر روز که به این سایت سر می زنیم، انتظار اطلاعات جدیدی رو داریم. گاهیامون فقط آموزش میخوایم. گاهی فقط دل نوشته. یه عده ی خیلی کمی می گردیم ببینیم کودوم پست حس حاشیه سازیش ملسه. یه عده می گردیم به دنبال اخبار عمومی. یه عده تیتر اخبارو میخونیم ببینیم کجا شام میدن. یه عده دنبال پادکستیم. کلا هر کودوممون به یه عشق و امید و علاقه ای اینجا میاییم. اینکه شکی توش نیست. اما با خودم فکر کردم دیدم آموزش بریل که اینجا هست. آموزش جهتیابی هست. آموزش کامپیوتر هست. آموزش مبایل هست. آموزش موسیقی هست. تجربه هست. خاطره هست. کتاب هست. کلا همون حرف های تکراری دیروز.
دسته‌ها
کتاب صوتی

عروسک یا کتاب؟ نمیدونم همه چی قاتی شد!

سلام سلام بچه ها! چطوره حال شما؟ من که عاااالیه عالیم. میگما این خونه تکونی دم عیدم چیز باحالیه ها! هر سال انجامش میدی و کل خونه رو زیر و رو میکنی، ولی هر سال هم بین وسایلی که از سالهای قبل کنار گذاشتی چیزای جدید پیدا میکنی! واسه من که حد اقل اینجوریه. امروز توی وسایل بچگیم، 3 تا چیز باحال که حسابی دلم واسشون تنگ شده بود پیدا کردم. یه ساز دهنی که حسابی امروز باهاش سرگرمم، یه عروسک پینوکیو که اولین عروسکیه که هدیه گرفتم و یه عروسک. نمیدونین از پیدا کردن این سومی چقدر خوشحالم، اونقدر خوشحالم که توی یه پست بی ربط دارم بهتون
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

کی بیداره؟ امشب همگی خندانیم و خاطرات خوش ماه رمضان رو توی این دور همی به اشتراک می ذاریم!

از دهو نیم تا دوازده شب یادش بخیر. ربنا های شجریان خرما هایی که دل‌شون واسه ما و دل‌مون واسه اونا قنج می رفت آب‌جوش که توی مدرسه ی شبانه روزی فقط سهم روزه دار ها بود و چقدر اگه با پارتی یکی از اون آبجوشا سهم ما می شد ذوق مرگ می شدیم سحر ها که من دهنم به غذا خوردن باز نمی شد کلا خصوصیت فیزیکی و مزاجیم بود نصف شب ها ماه رمضان بود یا نبود هیچی نمیتونستم بخورم بعدشم که روزه ی بی سحری کله گنجشکی که ی روحانی مسجد ما داشت به این روزه می گفت کله هندی روزه ای که ی بچه ی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

هم‌محلی‌ها، دوباره عید شد و ریا‌کاری های من. بگذارید ریا بشه. طوری نیست!

دسته‌ها
صحبت های خودمونی

بازم عیده و دیوونه منم من!

خوب. باید بگم که تا بیست دقیقه ی دیگه از زمانی که این نوشته رو شروع کردم، باید راه بیفتم به سمت محل کارم. یکی از ویژگی های شیفت کار در عصر و شب اینه که از خوش گذرانی هایم با رفقا، شب نشینی های محله، گپ و گفت در اسکایپ، قدم زدن هام در جلفا و میدان انقلاب و شام خوردن هام در رامانوس و هرمس و شاندرمن خبری نیست. دیگر از خلاقیت ها و پادکست های صوتی شاد و طنزم کمتر می توانم تولید منتشر کنم و کلا حس بودن و در ارتباط بودن در من کم می شود. شب ها اما که از سر کار بر
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دانلود پادکست صوتی ویژه نوروز از محله

بیایید مثل برنامه ی رادیویی نیم ساعت با مجتبی بازم نیم ساعت باهم باشیم و ببینیم واسه عید چی کار ها میشه کرد که هم سرگرم بشیم و هم ی چیزی یاد بگیریم. از الان گفته باشم، اولندش که من سرما خوردم و نمیدونم آیا چرا همیشه میگند سرماخوردگی و از اون طرف میگند گرما زدگی. یعنی سرما رو میخورند گرما رو میزنند یا چی؟ به هر حال، پادکست نوروزی محله رو با حجم 27 مگا بایت با کیفیت عالی از اینجا و با حجم 2 مگا بایت با کیفیت افتضاح از اینجا دریافت کنید. خوش باشید و امیدوارم عیدتون هزار بار خوش و لذتبخش و پر از رقص
دسته‌ها
روانشناسی

دو بار بهم تبریک بگید. یالا. یالا یالا

ریمدادام ریداد داد دام دو بار بهم تبریک بگید. دام دام دیدی دام یکی برای عید و یکی برای تولدم بگو و بیا خداییش اگر تا حال یک کامنت هم توی این محله ندادی بهم تولدم را تبریک بگو. خوب این قدر بی حال نباش دیگه تولدم هست چرا این قدر بی زوقی؟ خداییش خودم هم نمی دونم چقدر هول بودم که هنوز اول عیدی نشده مثل برق پریدم بیرون. آخی مامانم به جای این که سر سفره هفت سین باشه گیر من بوده انگار من کلا از اول حالم خوب نبوده شر بودم می خواستم آزار برسانم خوب مگه چشمک مریضی. فکر کن آن وقت که هیچی پرستار