خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
شعر و دکلمه

بر بال شعر (۲)

با سلامی دوباره. دوستان و دوستداران شعر من باز هم آمدم. با یک غزل که سروده این جانب است. ببخشید که نشد مثل پست قبل، چند سروده بیاورم. تقدیم به شما: مجنون‌تر از لیلی منم, شیرین‌تر از شیرین تویی اِی جان و اِی دنیای من, یاقوتِ دل آزین تویی. شیدا‌تر از بلبل به گل, عاشق‌تر از خورشید و ماه عاشق منم اِی خوبِ من, معشوقه بر دل این تویی. مهرت به جان با من بمان, با من بخوان از عشقمان. یادت بِه از عالم بدان, هم دین و هم آیین تویی. قبل از تو من شیدا شدم, مجنون شدم لیلا شدم شیرینِ من چون آمدی, فرهاد و هم شیرین
دسته‌ها
شعر و دکلمه

آلاچیق (۱): قطعه شعر «شب رؤیایی»

بسم الله الرحمن الرحیم و سلام!   اواخر دوران دبستان یا همون ابتدایی خودمون بود که پس از علاقه‌مندی به نوشتن داستان، هوای سرودن هم به سرم زد. اول راهنمایی قطعه‌ای درباره پاییز سرودم که گاهی وزن داشت و گاهی نه. گاهی قافیه داشت و گاهی نه. اگه بخوام اسم قالبشو «سپید» بذارم که وزن و قافیه داشت و نمیشه. اگه هم بخوام اسم قالبشو «نیمایی» بذارم، جداً به امثال «نیما» و «سهراب» توهین کردم. در واقع انشایی بود که به تقلید از خواهرم و دخل و تصرفات خودم درباره پاییز می‌نوشتم و حالا با کمی پس و پیش شدن کلمات شبیه یه قطعه شعر ناشیانه شده بود. اون
دسته‌ها
شعر و دکلمه

فراق یار!

ببار ابر آسمان، به قلب خشک این کویر که زخمها چشیده از زمانه ی حسود پیر! تمام آرزوی او رسیدن بهار بود، چهار فصل سال او، دمادم انتظار بود! چه حرفها که با دلش، به گوش او نگفته بود، میان واژه واژه اش، غم دلش نهفته بود! ولی کنون شکسته و فسرده حال و خسته است، هزارها ترک که بر غم دلش نشسته است! هوای گریه دارد از غم فراق روی یار، هرآنچه میکند ولی، نمیرسد به نوبهار! ای از تبار آسمان، در این شب خموش و تار، به قلب خشک این کویر، تو مرهمی شو و ببار!
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سورپرایز، گروهیش میچسبه! ملیسای مهربون؟ تولدت مبارک!

سلام بچه ها! خوبین همگی؟ اینجا قطعا همتون حساااابی شارژ شارژین و منتظرین با هم واسه دوست و هم محله ای خوبمون، ملیسای همیشه دوست داشتنیمون، یه جشن حسابی بگیریم و بترکونیم! بچه ها؟ امروز، یعنی امروز که نه، دیروزِ امروز تولد دوست، و هم محله ای خوبمون ملیسا بود، و ما اعضای یه گروه دور همی کوچولو توی واتساپ، تصمیم گرفتیم این مدلی دوست خوبمون رو سورپرایز کنیم. پس برو که بریم! ملیسای دوست داشتنی؟ هم محله ای و هم گروهی مهربون؟ من، به اتفاق هم گروهی ها، یعنی پریسا، سارا، نیایش، عادل اکبری، آریا، محمد میرقاسمی، وحید رضازاده و محمد ملکی تولدتو از صمیم قلب بهت تبریک
دسته‌ها
شعر و دکلمه

شبیه باغ یخزده!

به شانه های سست باد، سخت تکیه داده ام و گریه های خویش را، به باد هدیه داده ام! پر از سکوت تلخم و اسیر بغض خاطره تمام خنده های خود، به زیر پا نهاده ام! میان این شب سیه، به زیر ضربه های درد شبیه مرده ای فقط، به خاک غم فتاده ام! خموش و سرد و ساکتم، شبیه باغ یخزده مسافری غریب و گنگ، اسیر بهت جاده ام! ز پشت خنجرم زدند و خنده بر لبانم است چقدر پیش دیو خصم، صبورم و چه ساده ام!
دسته‌ها
شعر و دکلمه

بعد از 5 سال، هوای غزل به سرم زد. غزل هوای عشق تو

سلام دوستای خوبم. امروز، بعد از 5 سال، باز کاملا یهویی طبع غزل گفتنم گل کرد. البته، کاملا میدونم کار خوب از آب در نیومده، قبلا خیلی قویتر بودم تو زمینه ی غزل و خیلی راحت از صنایع ادبی و آرایه ها استفاده میکردم، ولی توی این غزل این اتفاق نیفتاده. اما همین که بعد 5 سال این قالب شعری همیشه محبوبم بهم رو آورد یا من به اون رو آوردم، اونقدر حس خوبی واسم داشت که خواستم این حس خوب رو با شما هم به اشتراک بذارم. امیدوارم زیاد بدتون نیاد. میان حادثه ها در هوای عشق تو فکنده ام دل خود را به پای عشق تو خطر
دسته‌ها
شعر و دکلمه

آلاچیق شعر امشب، با حال و هوای شب یلدا

سلام به اهالی با صفای محله ی دوست داشتنیمون حال و هوای دلتون چطوره؟ امیدوارم آفتابیه آفتابی باشین. امشبم توی آلاچیق پر مهر و محبتمون جمع شدیم تا ساعاتی از احساس و عشق و غزل برای همدیگه بگیم. اما امشب، آلاچیقمون حال و هوای یلدایی داره. یلدا، کلمه ای که خاطرات زیادی رو واسه ی هممون زنده میکنه، از جمعهای دور همی خونه مادر بزرگا و بزرگترای فامیل، تا حال و هوای رمانتیک و شاعرانه ای که این شب برای آدمای احساسی داره. خب، صحبت رو کوتاه کنم، همینجور که دارین از آجیلهای شب یلدا و انارها و هندونه های آلاچیق میل میکنین، از یلدا بنویسین واسمون. غزل، ترانه،
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

امشبی را در آلاچیق شعر من میهمان باشید

سلام بر هم محله ای های عزیز به آلاچیق شعر امشب من خوش آمدین حضور شما باعث خوشحالی منه، و از این خوشحالی به خودم میبالم از شما خواهش میکنم که روی تختهای آلاچیق بنشینین، و با چای آتشی، و شیرینی هایی که قبلا حاضر کردم از خودتون پذیرایی کنین. من هم براتون موسیقی سنتی پخش میکنم تا لذت شما از میهمانی امشب ۲چندان بشه. حضار عزیز در آلاچیق شعر؟ از شما خواهش میکنم که بعد از پذیرایی، شعری رو که فکر میکنین با خوندنش حال دلتون خیلی خوب شده، با دیگر حاضران در آلاچیق، در بخش دیدگاههای این پست به اشتراک بگذارین البته که من به راحتی از
دسته‌ها
شعر و دکلمه

عشق پاییزی

سلام دوستای خوبم خوبین؟؟ پاییزتون مبارک پاییز، جشن رنگها و به قول اخوان پادشاه فصلها خوب منم به حدی این فصل رو دوست دارم که توی پاییز و آبان دنیا اومدم من دختر پاییز و آبانم! و اما اومدم تا ضمن تبریک این فصل رویایی، ی غزل از خودم که دقیقا 2 مهر 1390 متولد شد رو تقدیمتون کنم امیدوارم خوشتون بیاد. خواب دیدم که شبی از دور ها یک نفر نام مرا میزد صدا با دو چشم روشنش چون ماهتاب یک اشاره کرد که: با من بیا قصه ام آغاز شد با چشم او قصه ای تا نا‍کجا، بی انتها مهر بود و اول فصل خزان مهر او
دسته‌ها
شعر و دکلمه

غزلی به نام سایه سار مشهد از خودم تقدیم به امام رضا

سلام دوستان میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام رو خدمت شما هم محله ای های عزیزم تبریک عرض میکنم در خدمت تون هستم با یک غزل به نام سایه سار مشهد به همین مناسبت که امیدوارم بپسندید دل می طلبد دوباره مشهد باشیم با شوق تو ره سپار مشهد باشیم نوبت برسد کاش به ما بار دگر تا زائر سایه سار مشهد باشیم قولی به تو می دهیم و پایش هستیم تا تو بکنی اشاره مشهد باشیم در روز ولادتت رضا جان زیباست وقت زدن نقاره مشهد باشیم یعنی که دوباره می شود قسمت ما در کوپه ای از قطار مشهد باشیم امسال نشد خدا کند سال دگر
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

قدرت و برهان عشق و عیدی من به شما همدلان.

به نام الله و به نام آن وجودی که وجودم ز وجود پر وجودش به وجود آمد. دوستان و همدلان هممحله ای سلام . ضمن تبریک عید سعید فطر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات یکایک شما عزیزان از درگاهِ حیِ منان, درین فرصت با مطالبی درمورد قدرت و برهان عشق, به محضر شما مهربونان شرفیاب شدم. امیدوارم از خواندن این مطالب مستفید شوید و مرا نیز از نظرات مفیدتان بهره مند سازید. قدرت عشق, قدرتی وصف ناکردنی و توصیف ناپذیر است. عشق قدرتی افزونتر از همه ی ارزشها و امپراتوریهای بزرگ جهان دارد. عشق واقعی و خالصانه, داستانیست که پایانی ندارد. در پایان رودخانه, آب از خروش و
دسته‌ها
شعر و دکلمه

دکلمه ی غزلی از حامد عسکری با صدای خودم

سلام به هم محله ایهای دوست داشتنیم خوبین؟؟ با عرض پوزش میخوام ی کم سرتونو درد بیارم حامد عسکری عزیز یه غزل گفته و من دکلمه کردم و آوردمش اینجا… اگر خواستین دانلود کنین از اینجا دانلود کنین… دوستون دارم و این یه تعارف نیست، همه ی زندگیمه لحظاتتون سرشار از لبخند خدا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

چند خط در میان غزل