قصه کوکو، 13. بیرون هوا از سرما انگار توی سینه یخ میزد. سالن ساعتها هنوز کمی تا پویایی و سرزندگی گذشته فاصله داشت ولی همه چیز آهسته به طرف آرامش پیشین پیش میرفت. مالک سالن از بیمارستان مرخص شده و برخلاف توصیه و اصرار اطرافیان به جای استراحت در یک موقعیت امن و آرام، بلافاصله بعد از ترخیص به سالن برگشته و در بسته تاریکخونهرو باز کرده بود. عروسکها با خاطری آرومتر از پیش سرشون به پیشبرد زمان گرم بود و همه چیز به شکلی بود که میشد بهش گفت خوب. همه چیز عالی نبود ولی مثبت بود. مالک سالن با وجود انکارهای خودش همچنان به وضوح درگیر
Tag: قسمت سیزدهم
دستهها
انیمیشن Toy Story 3 2010
سلام بر همراهان همیشه محله نابینایان. امید که تمامی لحظههاتون به رنگ ناب عشق باشن! باز هم رسیدیم به یکی از جمعههای متفاوت محله نابینایان که خیلی حرف واسه گفتن داره! امروز قراره به سرزمینی بریم که قلمرو خیال، عشق و احساس، وفاداری، همکاری، همراهی و همدلی، و خیلی چیزهای قشنگ از این جنسه. مکانی به رنگ درخشان افسانه، اما سرشار از درسهای واقعی و احساسی که لبخند به لب و اشک به چشم میارن و خاطره میشن. امروز قراره به دنیای انیمیشنهای توضیح دار محله بریم و ببینیم و بشنویم و حقیقتهای زیبایی که در قالب قصهای از جنس خیال لمس میکنیمرو به خاطر بسپاریم. داستان اسباببازی3انیمیشنیه که