خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

درنگ خودمونی (۶): دعوت به حمایت از دسترس‌پذیرسازی یک گروه نرم‌افزاری

بسم الله الرحمن الرحیم و سلام!   مطالعه ما نابینایان داستان مفصلی است که باید از اجمالی به تفصیلش رسید که «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است». از کتاب‌هایی که اصلاً در دسترسمان نیستند که بهتر است بگذریم. کتاب‌های بریل هم گرانند و هم حجم فیزیکی بسیاری را اشغال می‌کنند. کتاب‌های گویا هم اگرچه شاید محبوب‌ترین گونه کتاب نزد نابینایان باشد، اما به نوبه خود حجم مجازی فراوانی را می‌طلبد. برای نمونه، در اختیار داشتن یکی دو هزار جلد کتاب گویا ممکن است حدود یک ترابایت حجم نیاز داشته باشد. اکنون با پیشرفت فنآوری اطلاعات، کتاب‌های الکترونیکی می‌توانند کمک شایانی به مطالعه ما بکنند. به‌خصوص که
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

پستوی خاطرات (۲): قسمت اول از به یاد آن روزها

بسم الله الرحمن الرحیم و سلام! ایام عزاداری اباعبدالله الحسین علیه‌السلام تسلیت باد!   خیلی بچه بودم که مثل بیشتر بچه‌شیعه‌ها مادرم منو با هیئت‌های عزاداری آشنا کرد. یه لباس سیاه تنم پوشید و یه زنجیر کوچولو برام خرید. دستمو می‌گرفت و می‌برد تا محل هیئت. معمولاً آخر صف می‌ایستادم و مثل همه هم‌سن و سال‌هام زنجیر می‌زدم. شب‌های شام غریبانم که توی تاریکی سینه می‌زدیم. به یاد اون روزا! به یاد کودکی‌های بی‌آلایش! به یاد تشویق‌های گرم و مهربان مادرانه!   در دوره دبستان که تو خواب‌گاه بودم، شبای عزاداری دهه محرم، یا اون‌قدر خوابم میومد که ترجیح می‌دادم بخوابم، یا گهگاهی هم پیش میومد که می‌رفتم عزاداری
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

پستوی خاطرات (۱): پنج‌شنبه شیرین، پنج‌شنبه تلخ

بسم الله الرحمن الرحیم و سلام!   یکی از بهترین دوستان دوران دانشجوییم در مقطع کارشناسی پارسال ازدواج کرد. اول ما می‌ خواستیم دعوتشون کنیم که به دلیل درگیری دوستم با کنکور دکتری که سرانجامم به قبولیش منجر نشد، و بعدشم تعطیلات نوروزی، این دعوت به تعویق افتاد تا اردیبهشت امسال که برای شام به خونه ما اومدند. شبی که خوش گذشت و مثل همه در کنار دوستان بودن خوب و به یادموندنی بود. بعدم که ماه رمضان و ایام تابستون، تا این‌که پنج‌شنبه هفته قبلم اونا ما رو دعوت کردند. یه مهمونی دوستانه به صرف ناهار، استراحت بعدازظهر  و دورهمی عصر.   شب قبلش مهمون داشتیم و شستن
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

زیارتنامه حضرت معصومه با صدای خودم

سلام امروز جای همه شما در قم خالی بود. امروز به اتفاق خانواده به حرم حضرت معصومه (س) رفتیم جمعیت زیادی اومده بودند از هر طرف که به صداها گوش می کردی میفهمیدیم که از هرکجا بگی امروز بیبی مهمان داشت. من یک دفعه به ذهنم رسید به یاد شما هم محله ای های عزیز هم باشم این تصمیم یهویی منجر به این شد که با صدای ناقص خودم بیام و زیارت نامه حضرت فاطمه معصومه (س) رو بخونم. این کار رو کردم و هر اشکالی بود بهم بگید. صدای جمعیت و صدای مداحی که میخوند هم در صدایی که میشنوید تأثیر گذاشته ولی فکر کنم صدای من واضح
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یه درد دل از جنس خودمون

ما هم قبول نشدیم کار غیر مرتبط سلام بچه ها خوبید؟ من که خدا رو شکر خوبم بالاخره زندگیرو میگذرونیم بدون مقدمه حرفمو میگم من الآن که دارم این پست رو میگذارم اهواز هستم اما اینجا یه بدی داره که اینترنتش با سرعت نور کار میکنه باید بگم محله خیلی بد بالا میاد اینجا ولی قم که میری انگار مثل فرفره میاد بالا بگذریم دیروز نتایج آزمون استخدامی آموزش پرورش رو گفتند با وجود درصدهای نسبتاً خوبی که زدم اما مجاز نشدم اولش یه کم حالم گرفته شد اما با دلداری خانمم و خونوادشون یه کم حالم بهتر شد نمیدونم این حرف چقدر صحیحه اما میگن افراد از قبل