خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

حالا میگن همه راس میگن همه… دربدرم کردی تو کردی…

سامُ علیکوم. بنده سرما خوردم زندگیم تعطیل رفته. نه میتونم بخونم. نه میتونم بیشینم نه راه برم، نه میتونم نقاشی کنم. افقی چَپه شدم گفتم بذ یه پست بزنیم اقلکم مشغول شم. جونم براد بگه ننه که چن وق پیش با بچا رفدیم مشهد. جادون خالی خیلی با صفا و با حال و مشتی بودن. یه شب تصمیم گرفتن مدیران که شام رو جم کونیم بار و بندیل ببندیم بریم پارک ملت: حالا نمیشه همین جا شام بخوریم؟ نه نمیشه اومدین مشهد میخوایم ببریم بگردونیمدون. باس خوش بگذرونیمتون. آقای صمدی پارک ملت خیلی دوره؟ نِه همین نزدیکه. یه خیابون اون طرفتره. چادور چاقچور کردیم و خسته و مُرده و