خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

برگی از دفتر خاطراتی که قبلا در ایستگاه سرگرمی گذاشته شده بود!

ضمن درود فراوان و عرض ادب! بنده برای اولین بار دارم با کامی جونم در محله پست میگذارم… این یکی از خاطراتم است که قبلا در ایستگاه سرگرمی با مبایل نوشته بودم و امروز کپی کردم و اینجا پیست کردم… من این کار را آزمایشی انجام دادم!!!موضوع: {ایستگاه سرگرمی}4609 آلاچیق اشتغال! از: “عزیز اللاه پژوهنده نجفآبادی” تاریخ: 20/10/2012 19:21 شغل موقعی که خواب هستیم درب خانه را میزند و من شاغل میشوم… با سلام و عرض ادب! یادم میآید صبح سه شنبه 9 آبان ماه سال 1374 بود که خواهرم به من گفت: برو دو تا نان برایم بگیر من میخواهم بروم سر کار، من گفتم: برو بابا میخواهم