خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دردسر های من و معشوق های بی‌جنسیتم

امروز یک عالمه حرف های جور‌وا‌جور هست که باید بزنم. حرف هایی که اگر من نزنمشان، آنها من را خواهند زد. اول کاری که از رسم صبح های جمعه ام عقب ماندم. هر صبح جمعه، با خلوص نیت و دلی پاک، آکنده از مهر و محبت دو خواستنی خوش‌قلب، از خواب بیدار می‌شدم تا نزدشان بروم و شوق وصالشان امانم نمیداد. ای کاش هر روز، جمعه بود تا میتوانستم برای دیدارشان به شتاب، از حدود 87 پله پایین بروم و آن‌ها را که به قول غربی‌ها بسیار هات هستند در بغل بگیرم و با تمام وجود بگویم که دوستشان دارم. بله. این دو که احتمالا دیگر باید هویتشان را