همین چند روز پیش سالروز تولد فرهاد بود؛ یک آهنگ معروف دارد برای جمعه سیاه. با آن صدای بینظیرش فریاد میزند: جمعهها خون جای بارون می چکه. صبح جمعه ۲ بهمن ۹۴، چراغهای شهر که کم کم روشن شد، انگار معلوم بود اتفاقی افتاده. اتفاق، اتفاق کوچکی نبود هرچند تیتر خبرهایش کوتاه بود: همایون بهزادی دار فانی را وداع گفت … آه از این دار فانی که همیشه یادمان میرود جدی جدی فانیست و قرار نیست کسی بماند و همیشه یادمان میرود قبل از اینکه یک نفر “دار فانی را وداع بگوید” سراغش برویم و نگاهی به نگاهش بیندازیم. همایون بهزادی خیلی بزرگ بود. فارغ التحصیل ادبیات بود و