خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اولین پست من

سلامو صد سلام به هم محله های عزیز, بل اخره بعد از چند وقت تونستم پست بزارم. این پست, پست اول من هست و در این پست میخواهم یک خاطره ی جالب و به یاد ماندنی رو براتون بنویسم. سه ماه پیش من و همسرم تصمیم گرفتیم که برای خوردن شام به بیرون برویم ما ساعت 6 از خونه راه افتادیم و با عصا به طرف خیابون حرکت کردیم وقتی به ایستگاه اتوبوس رسیدیم یک دختر خانمی رو دیدیم بهمون گفت اتوبوس شهید رجایی اومد وقتی میخواست بره از اتوبوس بالا گفت من بلیتتون رو میزنم بهش گفتم نه نزن ولی از اتوبوس سریع رفت بالا و برای ما