یک سلام شهریوری به همه عزیزان عزیز محله نابینایان! امیدواریم در هر کجای زندگی که هستید حسابی بدرخشید! اولین سفر شهریوری امسالمون به جهان آزاد، گردشی کوتاه در یکی از بخشهای زندگی یک نابینای ورزشکاره که با وجود عشقی که به ورزش داشت، پیش از رسیدن به این مرحله مطمئن بود که هرگز ورزشکار نبوده و نخواهد بود. خانم «رَندی استرانْک» قراره راهنمای تور سفر ما به بخشی از جاده زندگی خودش باشه و قصهای واقعی از جنس تجربه و تلاش بهمون هدیه بده. راستی! هر کدوم از ما چه قدر با این دوست نادیده احساس شباهت و همانندی تجربه داریم؟ جواب این پرسشرو باید آخر داستان بدیم.
Tag: والیبال
سلام دوستان عزیز. مثل همیشه آرزومند احوالی خوش براتون هستم. امروزم یه چندتایی چیز و میز مینویسم اینجا که هم یه نکته ی جالبی که خودم تازه یادش گرفتم رو بگم، هم اینکه کلا حال میده آدم نویسنده ی گوشکن باشه. خب اول از فوتبال براتون بگم که ساعت هشت و نیم غروب میتونید با تنظیم تلویزیونتون روی کانال سه بازی تیم ملی ایران در برابر بوسنی رو تماشا کنید. البته طبق معمول کسی از فوتبالیها انتظاری نداره. خخخخخ. نمیدونم چرا هر کاریش که میکنم نمیتونم زیاد از فوتبال خوشم بیاد. البته بارسلونای کبیر استثنا حساب میشه هااااا. خب این از این. جمعه هم که والیباله که خب چون