خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

این موتوریه که دمِ عصای همه میخوابه

سلااااااااام به همه. حالتون چه طوره؟ با هوای پاییزی چی کارا میکنید؟ من که گفتم برم بیرون تو این هوای دو نفره یه قدمی بزنم. البته من فعلاً یه نفرم چون اون یکی نفرم هنوز خونه ی باباشه خخخ. خب بریم ببینیم چه خبره! بَهبَه! عجب هوای خوبی! چه قدر قدم زدن خوبه. شترق. یا خدا این دیگه چی بود؟ بابا یواش مگه کورییییییی؟ آآآآخ پهلوم! آآآآخ دستم! آآآآخ مُردَم! خب اولاً کور نه نابینا. دوما! شما کی هستی که فقط صِدات هست و تصویرت نیست. سوماً خب نابینام که عصا دستمه دیگه! پس فکر کردی با این عصا توپ بچه ها رو از درخت میارم پایین؟ مرد حسابی