می گم ها دیگه مثل گذشته های دور نمی تونم هی بیام گوش کن را بخونم. هی نظر بدم. هی این و اون را به چالش بکشم. هی دک و دعوا راه بیندازم ها هیییییف شد رفت دنبال کارش ای کاش باز هم یکم سرم خلوت می شد ای کاش مثل گذشته های دور تا حد اقل قهرمان می شدم دقیقا از زمانی که پایان نامه را گرفتم کلی سرم شلوغ شد یعنی ترکیدم این شش ماه از بس رفتم و آمدم از بس این مقاله و اون مقاله را خوندم ای بس نوشتم و هی استاد راهنما خوند و گفت خاک بر سرت اما دیگه داریم می پریم