خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
کتاب متنی

رمان پستچی را که یادتون هست.؟؟

درود بر همگی دوستان. امیدوارم که حالتون حسابی خوب باشه. میشه گفت یک ماه از سال نو می گذره اما من اینجا رسما باز تبریک میگم سال نو را به همگی دوستان, امیدوارم که سال خوبی داشته باشید پر از اتفاقات خوب. رمان پستچی را که یادتون هست؟؟؟ پاییز 94 ما هم همگام با تلگرامی ها این رمان را در محله داشتیم و خواندیمش…و میشه گفت بیشترین جذابیت این رمان در این بود که ما هم زمان با بینا ها که پستچی را از تلگرام و اینستاگرام دنبال می کردن این رمان را خواندیم… به تازگی این رمان زیبا به صورت گویا در آمده, البته لازم به ذکر هست
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خانم پستچی خیلی از شما متشکریم.

سلللاااام بر دوستان ببین و نبین و سلام بر گوشکنیای همیشه در صحنه . هههه بذارید ساده و بی تکلف برم سر اصل مطلب. رععععد بزرگ از بس گفت لنگانو پنگان وارد میشود ، بخاطر اینکه خیییلی در سرازیری پیاده روی کرد به ناگاه دچااار زانو درد شد و عبارات بی خود تبدیل به یک واقعیت دردناک شد . خخخ اینجارو داشته باشید ، ازاونور هم که بخاطر پست رعععد پاکیزه و خانه ی تمیز ، هوا موا برش داشته بید و حسابی این روزا بسابو بسوووب کرد خخخ جونو مونو نفسم، براتون بگه که واقعا لنگانو پنگان در حال بشووور و بسسسساب بودم که رهای رهگذری بهم پیام